ارتباط موسیقی با کلیسا

﴿ موسیقی، از بدایه تا نهایه﴾

﴿بخش ششم﴾:

در بخش قبلی در باره ی نوت های هفتگانه ی موسیقی و ارتباط آن را با خدایان باطل هندو های مشرک و بت پرست مطالعه و تحقیق نمودیم و دانستیم که هندو ها معتقد هستند که آوازها را خدايان باطل شان از عالم بالا به هفت صوت به وجود مي ‌آورند، و سازهای موسيقی مثلِ توله یا (فلوت) را «كريشنا» که بنظر ایشان مبدأ الهی دارد به آنها تحفه داده است، و نیز بر این عقیده هستند که علم موسيقی از اكتشافات خدای دیگر شان (برهما) است.

وحال بسوی قاره ی امریکا میرویم و مبانی موسیقی در آنجا و ادغام موسیقی به کلیسا را مورد تحقیق قرار میدهیم:

درامريكای شمالی و جنوبی، همانندِ آسيا، ريتم طبل ها، مهمترين نقش را برای جادوگران و ساحران بازی میکند.

جادوگرانِ سرخپوست از ریتم های مختلف موسیقی استفاده کرده، شیاطین شان را برای کمک میخوانند.

مساله ی ارتباط با ارواح میان سرخ پوستان امریکای جنوبی، جهانِ غرب و حتی در ایران امروزی مورد سو ء استفاده ی عده ی زيادي قرار گرفته ، مدعيان، با استفاده از ساده لوحی ديگران از طريق موسیقی، ميز چرخان، استكان،صفحه ی كاغذ حاوی حروف الفبا و غیره آلات مذخرف ساحران و جادوگران، قرار گرفته است.

این امر منکر که اصلاً امکان پذیر نیست، رابطه اش را با آلات موسیقی که شیاطین را برای مراوده با ساحر و جادوگر میخواند، برملأ میسازد.

حتی در این اواخر یکی از اراکین دولت صفوی ایران که مطهری نام دارد، خواستار احضار ارواح رفسنجانی برای سوال و جواب شد.

استفاده از آلات موسیقی برای خواندن اجنه، ارتباط با جنیات و شیاطین و احضار ارواح جزء آداب منحرفان و رمالان و جن‌گیران است، لذا تعجب می‌کنم که چطور آقای مطهری به این روش‌ها علاقه نشان می‌دهد و دیگران را هم به‌کارگیری آن ارجاع و سوق می‌دهد.

هرگاه جامعه به منکر بزرگی مبتلأ شود، و آن را حلال بشمارد، و در ترویج و تبلیغ آن میان مردم بکوشد، جامعه به گناه های بزرگ تر و وحشت آور دیگری آغشته میشود، و این سنت الهی است که بندگانش را از این طریق به مصائب دیگری سردچار میسازد.

ترویج اعمال نیک و پسندیده، باعث ایجاد حسنات و خوبی ها در یک جامعه میشود، و برخلاف، ترویج اعمال منکر، باعث ایجاد فتنه و آشوب و دیگر منکرات میشود.

در اینمورد، آغشته شدن جهان به موسیقی و سرایت آن را به کلیسا تحقیق میکنیم:

موسيقي قومی اروپای شرقی، مركزی و جنوب غربی، كه آميخته‌ ای از موسيقی كلاسيك پنجصد سال گذشته است، خود بر ميراث موسيقی آسيا و افريقا بنيان گرفته بود.

بدین معنی که آسیای مرکزی، خاصتاً هند، و موسیقی هندی ارتباط مستقیمی در تورم و ترویج منکراتِ زاده ی مویسقی دارد، که متأسفانه این مکتب موسیقی زیر بنا و اساس موسیقی در افغانستان است، همانطوریکه ملاحظه میکنیم، در رگ رگ افغانها موسیقی هندی ریشه دوانیده است و جزٔ زندگی پیر و جوان، زن و مرد، خوردسال و بزرگسالان محسوب میشود.

يكی از عوامل ترویج موسيقی در قاره ی امريكا، سياه‌ پوستان و سنت هاي فرهنگی آنان بود که بر آن افزودند.

آثار موسيقی، با استفاده از اين گنجينه و مايه گرفتن از نبردهای سرمايه ‌داری در برابر فئوداليسم اروپا جلوه‌گاه پيشرفتی غول‌ آسا و بی ‌مانند شدند و مضمون اجتماعی موسيقی را به سطح جديدی ارتقا دادند.

بر وسعت فرمهای آن افزودند و در نبرد انديشه ‌ها، نقش نيرومند به آن دادند.

همچنين در ساير كشورهای اروپايی مانند فرانسه، آلمان، اسپانيا، انگلستان و كشورهای بالكان سازهايی چون توله، یا فلوت استخوانی، هورن و لور (يك ساز بادي با درازی ۳ متر) معمول بوده است.

كشورهای لاتينی طی چهار قرن اول ميلادی به تدريج دين مسيح را پذيرفتند و موسيقی در اين دوره با ترويج و توسعه سرودهای مذهبی تكامل پيدا كرد، پيش از قرن چهارم ميلادی هيچگونه اطلاعی از وضع موسيقی مذهبی در کلیسا در دست نيست.

تنها از كتابهايي كه از آن زمان به يادگار مانده به خصوص در نوشته‌های پيروان مسيح نام آوازی كه مربوط به روايات مسيح پيش از حركت و صعود به كوه زيتون است ذكر شده که این همه جعل و تحریف در این کتب است، ورنه موسیقی و نوشیدن شراب در کلیسا، راهی نداشته است.

از تحقیقات کتب کهن در مورد آمیختن موسیقی با دین بودائی، هندویزم و بت پرستی، و خلط موسیقی با اضافه تر از ۳۵۰۰ دینِ باطل در هندوستان، تبت، چین، برما، تایلند، و نیز خلط موسیقی در کلیسای عیسویان، برمی آید که، موسیقی با خلط نفوذ در عمق این ادیان باطل، وسیله ای برای جلب و جذب مردم به سوی کلیسا و بت خانه ها، و ایجاد یک منبع سرشارِ درآمد مالی به پیشوایان مذهبی شان بوده است که در طی سالهای متمادی توانسته است جیب های مذهبی های بودائی و کلیسا داران را پُر کند.

همینطور، ترویج موسیقی میان مسلمانان، و علاقه ی وحشتناک نسل نوین جوانان، اهم از مردان، زنان، پسران و دختران، در کمرنگ ساختن دین میان اقشار جامعه، یکی از وسایل و ابزار جنگ های فکری اسلام ستیزان است که بدین طریق توانسته اند در تمام خانه های نشیمن و حتی اتاق خوابِ هر مسلمان نفوذ کنند، و با هزینه ی خیلی ناچیز، بدون استفاده از آلات حربی و جنگی، قلب های پدران، مادران، دختران، پسران، جوانان و پیران را تسخیر کنند، و دین را در نظر آنها خیلی ناچیز، و آخرین موردِ قابل توجه جلوه دهد.

طبیعی است که، برای پدر و مادری که دختران و پسران جوان شان را به برنامه های مذخرف موسیقی، در کانال های دست نشانده ی ملحدین میفرستند، موسیقی الویت دارد، و دین در نظر آنها اصلاً ارزشی ندارد.

بدترین قوم همان قومی است که حرام ها را حلال میداند، به نصیحت و اندرز اعنتائی ندارد و از حرام ها منع نمیکند، مرگ را بعید میشمارد، و از صبح تا به شام به منکرات چسپیده است.

هدف از تحقیق مفصل در مورد موسیقی، از بدایه تا نهایه ی موسیقی، پی بردن به اثرات تباه کننده ی آن در جوامع است.

با ما باشید و این مضمون بی نهایت مهم را تعقیب و مطالعه کنید.

عزیزان گرانقدر:

لطفاً این مضامین خیلی مهم و حیاتی را با تمام خانواده، اقارب، دوستان، و همکاران تان شریک سازید، و در رشد فکری، عقیدتی، ایمانی و وجدانی همنوع تان اقلاً یک امر خیری را، مایه ی حصولِ صدقات جاریه ی تان سازید.

جزاکم الله خیراً!