سوال و جوابفقه

پیروي یکی از مذاهب فقهي نه واجب ، نه سنت وني هم اجباري است

پیروي یکی از مذاهب فقهي نه واجب ، نه سنت وني هم اجباري است.. تنها بمعناي استفاده از فقه،علم ودانش وثقافت شرعي بعض فقهاء است

برادر محترم ما Mehrsam Soroush سوال نموده :
سلام علیکم استاد محترم آیا پیروی کردن از یک مذهب واجب است؟
یا اینکه اگر کسی پیرو یکی از مذاهب است آیا میتواند از دیگر مذاهب هم پیروی کند؟

الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله، أما بعد،،
بايد متذكر شوم که تقليد اگر بمعناي استفاده از فقه وعلم ودانش وثقافت شرعي علماي راستين باشد يک عملكرد خوب ومشروع است ليكن واجب وسنت نيست…ليكن بر شخص عامي واجب است كه مسائل شرعي را كه نمي داند از اهل علم ودانش سوال كند تا اينكه دين خود را بشكل درست بفهمد
عامه مسلمانان چاره جز تقليد كردن علماء وفقهاي راستين ندارند وبرای شان فرض است كه مسائل ديني وشرعي خود را از علماي خود در يافت كنند، الله متعال درین مورد فرموده است: ” فاسألوا أهل الذكر إن كنتم لا تعلمون” احكام دين خود را از علماء ودانشمندان بپرسید. . عبادات ومعاملات وهمه امور شما که ضرورت به فهم ودانش دارد از از علماء جويا شويد..ندانستن عيب نيست بلكه سوال نكردن عيب است، وعبادت كردن الله متعال با جهل وناداني عيب است ومسلمان گنهگار مي شود در صورت که سوال نکند.
واگر تقليد را به اين معنى تعريف كنيم اين يک امر مشروع ومستحب است بلكه در صورت كه انسان دين خود را نداند بالايش فرض وواجب است كه به علماي خود رجوع كند.. واز علم ودانش وفقه ودانائي آنان استفاده كند واز سلوک واخلاق نیکو وروش واستقامت ثبات وپايداري آنان متأثر شود..
ونيز بايد تأكيد كنم كه دشنام دادن ، غيبت كردن وبه الفاظ زشت ياد كردن يک مسلمان عادي گناه كبيره است اگر به علماء برسد گناهش بس برزگ است زيرا علماء ناقلين وحاملين اين دين هستند وتوسط آنها الله متعال دين مبين اسلام را نشر وحمايت ميكند، وآنها امضاء كنندگان به عوض رب العالمين در روي زمين هستند, واحترام علماي راستين واجب است..حتى همين اشخاص احساساتي که بنام منع كردن تقليد از استفاده نمودن ازعلم ودانش شرعي علمای راستين هم منع ميكنند خود شان حتما در تقليد بعض علماء واقع هستند وناگزير هستند كه مسائل ديني خود را از يک مرجع معاصر دريافت كنند..واز شيوه که مردم را به ان دعوت به فرار وگريز ميدهند خود شان در آن واقع هستند وبالفعل افتاده اند.. اين هم يک نوع افراط براداشت غلط ونادرست است كه اين همه علوم ومعارف شرعي را به يک يا دو عالم خلاصه كنيم..
ليكن بايد متوجه باشيم كه تقليد هرگز به اين معنى نيست كه علماي مذاهب ويا علماي معاصر را مردم به عوض پيامبر صلى الله عليه وسلم پيروي كنند ومعصوم بدانند مثل آنانيكه گرفتار مرض پير ومريدي وطريقت هستند -نعوذ الله – رهبران وپيران طريقت خود را به مرحله عبادت رسانيده اند، الله متعال به شدت از اين عملكرد وغلو وافراط شان منع نموده وتحذير كرده وآنها را به يهود ونصارى تشبيه داده كه احبار ورهبان خود به الوهيت وربوبيت رسانيده بودند “اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ”..آنها علماي خود را معصوم ميدانستند بلكه به ربوبيت رسانيده بودند .. اين شيوه مذموم وحرام است ..با علماء وفقهاء ودانشمندان دين چنين تعامل ورفتار شود كه آنها بشر هستند ممكن خطاها واشتباهات اجتهادي داشته باشند كه در آن اجر وپاداش دارند..
ليكن طاعت كردن مطلق آنها به اعتقاد كه آنها معصوم هستد واشتبات ندارند قابل قبول نيست بلكه گناه برزگ هم است..
تقليد واتباع وپيروي علماء وفقهاء ودانشمندان علم شرعي به هدف استفاده از علم وفهم ودانش شرعي شان باشد زيرا آنها مي توانند بخوبي وآساني قرآن كريم را تفسير ، احاديث نبوي را شرح ،وصحيح وضعيف را نشاندهی نمايند، وفرائض، واجبات، سنن ومستحبات، مكروهات ومحرمات را بيان كنند،ومردم را از واقع شدن در غلطي ها نجات دهند كه دين شان به خطر مواجه نشود زيرا طوائف گمراه وتلاشهاي بيديني به شدت ادامه دارد.. از اينرو رول ونقش علماء بسيار اساسي وسازنده ميباشد وبايد مردم طبق رهنمودهاي علماي راستين خود عمل كنند ..وكوشش كنند كه در بين علماي راستين كه منهج وسطي ومعتدل دارند وعلم شرعي شان پاک وصاف است وبين آنهاي كه دعواي عالم بودن را دارند ودر حقيقت علميت شان كم وناقص ومخلوط با بعض انحرافات فكري وعقيدوي ميباشد ودر عين حال در افراط وتفريط هم واقع هستند فرق قائل شوند..
در بين اجتهاد وتقليد مرحله وسط را اتباع مي نامند:
مسأله اجتهاد وتقليد باب بسيار وسيع است در كتابهاي اصول فقه.. وهر مرحله ازخود شروط دارد اما در جواب مولوي صاحبان وعلماي كرام بايد بنويسم كه بلي : ما سه مرحله داريم كه عبارت از:

1-

اجتهاد: يعني سعي وكوشش وتلاش كردن عالم براي استنباط احكام شرعي ان نصوص شريعت ..واز شروط هم آن اين است كه عالم بايد متبحر باشد (مسلمان وعالم باشد كه تفسير قرآن كريم را بفهمد، با زبان عربي را كاملا آشنا باشد زيرا بدون آن نمي تواند از قرآن وحديث استنباط كند، علم فقه واصول فقه،مقاصد شريعت، ناسخ ومنسوخ را بفهمد، احاديث احكام را حفظ داشته باشد وصحيح از ضعيف فرق كرده بتواند، در موارد كه اجماع شده بايد بداند..) درين صورت به اندازه علميت وفقه ودانائي اش مي يا مجتهد مستقل، ويا مجتهد داخل مذهب فقهي خود، ويا مجتهد جزئي يعني در بعض موارد آسان اجتهاد كرده مي تواند.

2-

تقليد: قبول كردن قول وعمل ديكران بدون فهميدن ومعرفت دليل آن..بيروي كردن علماء وفقهاء ..هر كاري را كه آنها كردند مقلد هم آنرا انجام ميدهد واز دليل برسان نمي كند ..وعامه مسلمانان مقلد هستند زيرا اكر همه براي اجتهاد از خانه برآيند زندكي شان معطل مي شوند وآنها امكانات اجتهاد كردن را ندارند ونمي شود كه تاجران ودست فروشان ومحصلين وطبيبان، انجنيران، كسبه كاران را مجبور كرد كه بايد اجتهاد كند.. بلكه واجب اين مقلدين سوال اهل علم وعلماء وفقهاء است كه بايد دين واحكام عبادت شان را بياموزند ود ر اثناي ضرورت از علماء سوال كنند” فاسألوا أهل الذكر إن كنتم لا تعلمون” .

3-

اتباع: بيروي كردن آن قول علماء كه دليل صحيح داشته باشد به اين معنى كه قول كسي را بدون دليل صحيح قبول نكند.. اين عالم وفقيه متبع ناميده مي شود ودر داخل مذهب فقهي اقوال وروشهاي كه مبناي آن بر احاديث ضعيف باشد آن را مشخص ساخته وبه مردم بيان مي كند اين عبادت صحيح ودرست است زيرا دليل صحيح دارد.. وآن اعمال وعبادات ومعاملات ومسائل خانوادكي غلط ونا درست است زيرا اساس مشروعيت آن دلائل ضعيف بوده .. وبراي مردم بدائل صحيح رانشاندهي ميكند… البته عالم وفقيه متبع بايد از علميت وبينش وفرهنك شرعي خوب برخوردار باشد..

نمایش بیشتر

فضل الله ممتاز

فضل الله ممتاز ولد مولوي محمد عمر ممتاز ، ولايت پروان، دره غوربند. تحصيلات ابتدائي ومتوسط در مدرسه مولوي حبيب الرحمن شهيد قريه پلسنگي، ومدرسه عبد الرؤوف حجت قريه باقي دره سبز، قرآن كريم، با أحكام تجويد، چهار كتاب، گلستان، بوستان، رشيد البيان، رحمان بابا، صرف بهائي، صرف مير، زرادي، ميزان صرف، بالشمة، هداية النحو، خلاصة الكيداني، منیة المصلي، قدوري، كنز الدقائق، نور الظلم، تفسير قرآن كريم را در مساجد نزد پدر برزگوارم كه محتسب ومسؤول ديني وقضائي غوربند بود ونيز ، سارنوال عبد الرؤوف حجت شهيد، مولوي صاحبان ملا محمد داود، مولوي محمد عالم، استاد سرمعلم خداداد، انجنير حمزه، استاد عبد الجليل شفقيار به اتمام رسانيدم (ادامه سوانح...)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا

Adblock رو غیر فعال کنید

بخشی از درآمد سایت با تبلیغات تامین می شود لطفا با غیر فعال کردن ad blocker از ما حمایت کنید