قضا و قدر

قضا وقدر چیست ؟

???? در دوبخش اول سعی نمودم تا پیرامون قضا وقدر افکار گذشتگان را برای تان بیان کنم.

وحال مفهوم هردو، قضا وقدر را جداگانه برای شما عزیزان شرح میدهم.

???? ۱- قدر چیست؟

قدر مصدر است، در لغت عربی گفته می‌شود:

«قدرت الشیء» با تخفیف و فتح دال و «أقدره» با کسر و فتح دال «قدراً و قدَراً» به معنی چیره شدن و تسلط پیدا کردن بر چیزی.

????قدر در لغت به معنی «اجرا کردن و حکم صادر نمودن و به نهایت رساندن چیزی» می‌باشد،

و تقدیر یعنی تفکر و جستجو در مرتب کردن کاری یا چیزی.

???? اما در اصطلاح به علم پیشی گرفته‌ ی الله سبحانه وتعالی و ثبت و ضبط تمام رخدادها و حوادث که در گیتی رخ می‌دهند، اطلاق می‌گردد.

????خداوند دانا و توانا قبل از آفریدن موجودات در ازل مقدار و ‌اندازه‌ ی همه ی آفریده‌هایش را تعیين نموده و از تمام حوادث و رخدادها قبل از وقوع، خبر داشته است،

???? در این جهان پهناور هر چیزی که رخ می‌دهد، بر اساس همان نقشه و برنامه‌ ی ذات پاک حکیم صورت می‌گیرد.

????ابن‌حجر در تعریف تقدیر می‌گوید:

????یعنی الله تعالی مقدار، زمان و مکان وقوع هر فعلی را دانسته، سپس طبق علم ازلی خود، آن‌ها را بوجود آورده است، بنابر این هر حادثه‌ای بر اساس علم، قدرت و اراده ی الله سبحانه وتعالی به وقوع می‌پیوندد.

این تعریفات مشابه به هم، بیانگر این دو اصل می‌باشند:

???? ۱- علم ازلی الله تعالی بر هر موجودی که به خواست الله سبحانه وتعالی پا به عرصه ی وجود می‌نهد، تعلق گرفته، و صفات و حرکات همه‌ ی موجودات را در لوح محفوظ ثبت نموده است،

????حجم و ابعاد زمین و آسمان و چگونگی آفرینش آن‌ها و هر آنچه در آسمان و زمین و میان آن‌ها آفریده می‌شود دقیقاً در لوح محفوظ ثبت و نوشته شده است.

???? ۲- هر چیزی که ایجاد می‌شود و از نیستی به هستی روی می‌آورد، بر اساس همان ویژگی و صفاتی است که در علم الله تعالی گذشته است،

????هیچ چیزی خارج از علم الهی، ایجاد نمی‌شود و هر چیزی که ایجاد شود مطابق با نقشه و طرح ازلی پروردگار جهانیان، خالق یکتا وتوانا است.

???? بنابر این تقدیر بر هر دو اطلاق می‌شود، برخی مواقع تقدیر یعنی علم ازلی خداوند و در جاهای دیگر به معنی ایجاد کردن و رخ دادن حوادث مطابق با علم پروردگار است.

????هر آنچه که تو بخواهی رخ می دهد، هر چند من نخواهم و اگر من چیزی را بخواهم، ولی تو نخواهی رخ نخواهد داد.

????بندگان را بر اساس علم خود آفریدی، در علم تو جوانی و پیری گذشته است.

از این رو بر یکی منت می‌نهی و دیگری را پست و حقیر می‌کنی، یاور یکی می‌شوی و به دیگری کمک نمی‌رسانی.

????برخی از آن‌ها گمراه و برخی دیگر هدایت یافته‌اند و بعضی از آن‌ها زیباروی و گروهی دیگر زشت روی می‌شوند.

این بود تعریف قدر که مفصلاً خدمت تان تقدیم نمودم.

دانلود رایگان اپلیکیشن مفلحون

در بخش های بعدی مثالهای خواهم آورد و بحث ها خواهم کرد، اما برای حال، همینقدر را بسنده میدانم.

حال، مفهوم قدر را دانستیم، به مفهوم ومعنی قضأ میپردازیم!

???? ۲- قضأ یعنی چی؟

قضا یعنی جدا کردن و حکم صادر نمودن.

در احادیث رسول کریم صلی الله وعلیه وسلم، کلمه ی «قضا» به کثرت تکرار شده است،

???? اصل لغت در جدا کردن و بریدن بکار رفته است.

گفته می‌شود:

????«قضی یقضی قضاء فهو قاض»،

یعنی حکم را صادر کرد و فیصله نمود، یا «قضاء الشیء» به معنی محکم کردن و تمام نمودن و به اتمام رساندن چیزی،

???? بنابر این، قضا یعنی آفریدن و ایجاد کردن.

????زهری می‌گوید:

قضا در لغت معانی گوناگونی دارد، ریشه ی همه‌ ی آن‌ها تمام‌کردن و به پایان رساندن چیزی است.

???? هر چیزی تمام شود، یا به جا آورده شود، یا واجب گردد، یا دانسته شود، یا اجرا گردد و یا به امضاء رسد، در حقیقت در حکم پایان یافتن آن چیز می‌باشد.

تمام معانی در احادیث رسول اکرم صلی الله وعلیه وسلم بیان شده است.

????علما در مورد تفاوت میان قدر و قضا دو دیدگاه متفاوت دارند:

گروهی می‌گویند:

???? قضا حکم ازلی و ثابت گذشته‌ ی الله سبحانه وتعالی است،

???? قدر ایجاد کردن موجودات مطابق با نقشه و علم گذشته‌ ی الله سبحانه وتعالی می ‌باشد.

????ابن حجر می‌گوید:

علما می‌گویند:

???? قضا حکم و نقشه ی کلی و اجمالی ازلی الله تعالی است و قدر جزئیات و تفاصیل آن کلیات می‌باشد.

????گروه دوم برخلاف نظریة اول می‌گویند:

???? قدر حکم سابق و علم گذشته‌ ی الله تعالی است و قضا ایجاد و آفرینش موجودات بر اساس نقشه و برنامه‌ ی ازلی.

????ابن بطال می‌گوید:

???? قضا یعنی تمام شده، به پایان رسیده و ایجاد گشته.

????خطابی هم در معالم السنن می‌گوید:

???? قدر، نامی برای کردار مقدر شده‌ ی موجود تواناست، مثلاًَ نابود کردن و منتشر ساختن و باز نمودن، نامهایی هستند برای کارهايی که از سوی نابود کننده (هادم) و منتشر کننده (ناشر) و بازکننده (قابض) رخ می‌دهند.

قضا با این مفهوم به معنی ایجاد نمودن و آفریدن است، مثلاً الله سبحانه وتعالی میفرماید:

???? فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ (فصلت ۱۲)

????آن گاه آن‌ ها را به صورت هفت آسمان در دو روز به انجام رساند.

بنابر این مفهوم قضا از قدر خاص‌تر است؛

چون قضاء یعنی تعيین ‌نمودن چند قدر نامعلوم و اجرا کردنش،

و قدر هم به معنی ‌اندازه‌گیری است،

مفهوم قضا:

یعنی جدا کردن و ایجاد نمودن اشیای ‌اندازه گیری شده.

در قرآن مجید آیات فراوانی وجود دارد که بیانگر صحت این دیدگاه است.

???? وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا ( مریم ۲۱) ????

ديگر كار انجام يافته است (و جایي براي بحث و گفتگو نمانده است).

و در همین سوره، ﴿ سوره ی مریم در آیه ی ۷۱ الله سبحانه وتعالی میفرماید: كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا

اين امر حتمي و فرماني قطعي از پروردگارتان است. ‏

در سوره ی بقره آیه ی ۱۱۷ الله تعالی میفرماید:

???? وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ

????و هنگامی که فرمان وجود چیزی را صادر کند، تنها می‌گوید: «موجود باش!» و آن، فوری موجود می‌شود.

بنابر این قضا و قدر لازم و ملزوم یکدیگر و قابل جدا شدن نیستند؛

چون یکی به منزله‌ ی نقشه و اساس است و دیگری در حکم اجرا و ایجاد کردن،

قضا و قدر لازم و ملزوم یکدیگر

هر کس خواهان جدا کردن آن‌ها باشد در حقیقت می‌خواهد بنای ساختمان را از نقشه و برنامه جدا سازد.

ایمان به تقدیر دارای چهار رکن اساسی است، هر کس بدانها اقرار کند و ایمان بیاورد، ایمانش کامل و سالم است و هر کس یکی از آن‌ها را نپذیرد در حقیقت ایمانش ناقص می باشد.

  1. ????۱ـ ایمان به علم و آگاهی گسترده و فرا گیرِ الله سبحانه وتعالی.
  2. ????۲- ایمان به ثبت همه‌ ی رخدادها و حوادث در لوح محفوظ.
  3. ????۳- ایمان به اراده، مشیت و قدرت مطلق پروردگار.
    بدین معنی که هر چه اراده کند رخ می‌دهد و هر چه اراده نکند، رخ نخواهد داد.
  4. ????۴ـ آفریننده‌ ی همه‌ ی اشیاء الله سبحانه وتعالی است و در آفرینش موجودات هیچ همباز و شریکی ندارد.

عزیزان گرانقدر!

حال، نهایت اهم و ضروری میدانم تا هریک این چهار رکنِ بالا را جداگانه مورد بحث قرار دهیم:

????۱- ﴿ایمان به دانش گسترده و فراگیر ذات پاکِ الله سبحانه وتعالی: ﴾

???? در کتاب حیات بخش الله تعالی و سنت مبارک رسول اکرم صلی الله وعلیه وسلم، این اصل کاملاً روشن و بیان شده است،

از این رو دانشِ الله تعالی، هر چیزی را فرا می‌گیرد،

از گذشته، حال و آینده باخبر است، حتی الله سبحانه وتعالی از چیزهايی که بوجود نیامده اند باخبر است.

☝خلاصه، دانش وعلم الله تعالی هر چیز موجود و عدم، محال و ممکن را احاطه نموده است.

☝الله سبحانه وتعالی از اجل، روزی، احوال و حرکاتهای بندگانش باخبر می‌باشد،

☝سعادت و شقاوت، گمراهی و بدبختی آن‌ها را می‌داند،

☝قبل از آفرینش زمین و آسمان، جهنمیان و بهشتیان را دانسته و شناخته است.

☝همه‌ ی این‌ها جلوه‌هايی از صفات پاک الله تعالی همچون علیم، خبیر، بصیر و سمیع می باشند.

الله تعالی میفرماید:

????

 هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِيمُ (حشر ۲۲)

او خدایی است که معبودی جز او نیست، دانای آشکار و نهان است، و او رحمان و رحیم است. یعنی، ناپيدا و پيدا در برابر دانشش يكسان است. او داراي مرحمت عامه (در اين جهان، در حق همگان)، و داراي مرحمت خاصه (در آن جهان، نسبت به مؤمنان) است. ‏”

و نیز در آیه ی دوازدهم سوره ی طلاق ملاحظه میکنیم:

????

اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا (طلاق ۱۲)

خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین نیز همانند آنها را؛ فرمان او در میان آنها پیوسته فرود می‌آید تا بدانید خداوند بر هر چیز تواناست و اینکه علم او به همه چیز احاطه دارد!

یعنی، فرمان الله سبحانه وتعالی همواره در ميان آن‌ها جاری است (و تدبير هدايت و رهبري او، لحظه‌اي از جهان بزرگ هستي برداشته نمي‌شود،

اين آفرينش عظيم بدان خاطر است تا بدانيد الله سبحانه وتعالی بر هر چيزي تواناست،

و آگاهي او همه چيز را فرا گرفته است.

ونیز در سوره ی سبأ الله تعالی میفرماید:

قُلْ بَلَىٰ وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِن ذَٰلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ (سبا ۳)

بگو: «آری به پروردگارم سوگند که به سراغ شما خواهد آمد، خداوندی که از غیب آگاه است، و به اندازه سنگینی ذرّه‌ای در آسمانها و زمین از علم او دور نخواهد ماند، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه در کتابی آشکار ثبت است!»

????یعنی:

در تمام آسمان‌ها و در زمين از او پنهان و نهان نمي‌گردد، و نه كمتر از ‌اندازه ذرّه و نه بزرگتر از آن، چيزي نيست مگر اين كه در كتاب آشكاري ثبت و ضبط و نگهداري مي‌شود.

به این ایمان کامل باید داشت که الله سبحانه وتعالی به حال همه چیز واقف است.

به حال شما اگر هدایت یافته اید و یا به حال آن یکی که هدایت نیافته است.

چنانچه میفرماید:

إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ (نحل ۱۲۵)

پروردگارت، از هر کسی بهتر می‌داند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت‌یافتگان داناتر است.

الله تعالی از همان زمان كه شما را از زمين آفريده است،

و از آن روز كه شما به صورت جنين های ناچيزی در درون شكم ‌های مادران تان بوده‌ايد.

الله سبحانه وتعالی در مورد علم به چیزهايی که وجود ندارند و اگر پا به عرصه‌ي ‌وجود می‌گذاشتند، دارای چنین حالاتی می‌بودند می‌فرماید: وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ (انعام ۲۸)

????اگر هم (به فرض محال به دنيا) برگردانده شوند، به سراغ همان چيزي مي‌روند كه از آن نهي شده‌اند. ايشان (در وعده ی ايمان) دروغگويند.

الله سبحانه وتعالی می‌داند، کافرانی که آرزوی بازگشت به دنیا را در سر می‌پرورانند، اگر به دنیا بازگردانده شوند، به فسق و فجور و گمراهی روی می‌آورند و در این ادعای خود راست گو نیستند.

????در مورد کافرانی که توان شنیدن هدایت را ندارند می‌فرماید:

???? وَلَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأَسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ (انفال ۲۳)

????و اگر خداوند خیری در آنها می‌دانست، (حرف حق را) به گوش آنها می‌رساند؛ ولی (با این حال که دارند،) اگر حق را به گوش آنها برساند، سرپیچی کرده و روگردان می‌شوند.

‏ یعنی اگر الله سبحانه وتعالی (در آنان آمادگي پذيرش حق مي‌ديد، و زمينه‌ي قبول خير و) نيكي در ايشان سراغ مي‌داشت، (حرف حق را به هر صورت بود) به گوششان مي‌رسانيد،

ولي اگر (با فراهم نبودنِ زمينه، چنين كاري را مي‌كرد و حق را) به گوش آنان مي‌رسانيد، سرپيچي مي‌كردند؛

چرا كه ايشان (آگاهانه از پذيرش حق) روگردانند. ‏

????امام بخاری حدیثی را روایت می‌کند که بیانگر دانا بودن الله سبحانه وتعالی از وضعیت بچه‌هايی است که در دوران طفولیت وفات کرده اند.

ابن عباس (رض)روایت می‌کند:

????«سُئِلَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنْ ذَرَارِيِّ الْمُشْرِكِينَ فَقَالَ اللهُ أَعْلَمُ بِمَا كَانُوا عَامِلِينَ»

????در مورد بچه‌های مشرکین از رسول الله صلی الله وعلیه وسلم سؤال شد، فرمودند:

خداوند می‌داند چه کارهايی را انجام می‌دادند.

عایشه (رض) می گوید:

بچه‌ای وفات کرد، من گفتم: خوشا به حالش پرنده‌ای از پرندگان بهشت مبدل خواهد گشت.

پیامبرصلی الله وعلیه وسلم فرمود:

????«أَوَ لَا تَدْرِينَ أَنَّ اللهَ خَلَقَ الْجَنَّةَ وَخَلَقَ النَّارَ فَخَلَقَ لِهَذِهِ أَهْلًا وَلِهَذِهِ أَهْلًا»

????مگر نمی‌دانید خداوند بهشت و جهنم را آفرید و برای هر کدام برخی را خلق کرد.

در روایت دیگری آمده که عایشه (رض) می گوید:

رسول الله صلی الله وعلیه وسلم را برای به خاک سپردن بچه‌ای از انصار فرا خواندند، گفتم:

ای رسول خدا! خوشا به حالش، پرنده‌ای از پرندگان بهشت است؛

چون هیچ کار ناشایستی انجام نداده است. پیامبر خدا صلی الله وعلیه وسلم فرمودند: خداوند بهشت را آفرید و بهشتیان را در حالی که هنوز به دنیا نیامده بودند،

تعيین نمود، و جهنم را آفرید و اهل آن را هم در حالی آفرید که در کمر پدرانشان بودند.

این احادیث بیانگر این هستند که الله سبحانه وتعالی از آینده‌ ی کودکانی که در دوران طفولت وفات کرده‌اند باخبر است،

البته هدف این که نیست که الله تعالی افرادی را بدون انجام عمل به جهنم می‌فرستد.

الله تعالی می‌دانست که اگر آنان به سن بلوغ و تکلیف می‌رسیدند چه مسیری را برمی‌گزیدند.

برادر وخواهر مسلمان!

تقاضای من از شما در مورد این مبحث این است تا صبور باشید و تمام بخش ها را متدبرانه تعقیب کنید.

هر بخش لازم و ملزم بخش دیگر است.

پس صبر را پیشه کنید و در این مبحث خود را عالم سازید.

ادامــه دارد….

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا

Adblock رو غیر فعال کنید

بخشی از درآمد سایت با تبلیغات تامین می شود لطفا با غیر فعال کردن ad blocker از ما حمایت کنید