اسلام

مناسک و راهنماى حج

مناسک و راهنماى حج

یکى از بزرگترین ارکان اسلام و از بهترین قربات و طاعات نزد خداوند حج و زیارت خانه اوست که اداى آن بر وجه صحیح و بدون معصیت باعث مى‏شود حاجى به بهشت وارد شود.

خداوند مى‏فرماید: ﴿وَلِلَّهِ عَلَى ٱلنَّاسِ حِجُّ ٱلۡبَيۡتِ مَنِ ٱسۡتَطَاعَ إِلَيۡهِ سَبِيلٗاۚ﴾ [آل عمران 97]. [خداوند حج خانه خود را بر تمام مردم واجب کرده، براى کسانیکه استطاعت آنرا داشته باشند].

استطاعت شامل استطاعت مالى و بدنى و ایمنى راه رسیدن به مشاعر مقدسه میباشد.

عبدالله بن عمرب از رسول اکرم ج روایت مى‏کند که آن حضرت فرمودند: «بني الاسلام على خمس شهادة أن لا إله إلاَّ الله وأنَّ محمداً عبده ورسوله، وإقام الصلاة، وإيتاء الزكاة، وصوم رمضان، وحج البيت من استطاع سبيلاً» [متفق علیه].

اساس و بنیان اسلام پنج است: -گواهى دادن که خدائى بر حق مگر خداى یکتا نیست،

  1. -گواهى دادن که محمد ج بنده و فرستاده خداست،
  2. -و اقامت نماز کردن،
  3. -و زکات مال دادن،
  4. -و روزه ماه مبارک رمضان گرفتن،
  5. -و حج خانه خدا رفتن براى کسی که استطاعت آنرا داشته باشد.

و همچنان در حدیث دیگر می‌فرماید: «أيها الناس إنَّ الله فرض عليكم الحج فحجوا» [مسلم]. اى مردم خداوند بر شما حج و زیارت خانه خود را فرض نموده پس به حج بروید.

حج خانه کعبه

و در حدیث مى‏فرماید: «من حج هذا البيت فلم يرفث ولم يفسق خرج من ذنوبه كيوم ولدته أمه» [متفق علیه].

کسی که زیارت و حج این خانه یعنى کعبه را کرده، و در آن زیارت با زن خود نزدیکى نکند و مرتکب معصیت نشود پاک مى‏شود از گناهانش مانند روزیکه از مادرش تولد شده([1]).

حج فقط یکبار در عمر واجب مى‏باشد چنانکه رسول الله ج فرمودند: «الحج مرة واحدة فمن زاد فهو تطوع» [أحمد والدارمی]. حج فقط یکبار واجب است و کسیکه بیشتر از یکبار به حج برود حج او سنت مى‏باشد.

شروط وجوب حج پنج است

  1. 1-   مسلمان بودن.
  2. 2-   بالغ بودن.
  3. 3-   عاقل بودن.
  4. 4-   آزاد بودن یعنى اینکه برده نباشد.
  5. 5-   استطاعت مالى و بدنى و ایمن بودن راه رسیدن به مشاعر مقدسه.

و زن شرط ششم بر او اضافـه مى‏شود و آنهم وجود محرم با او حال اینکه آن محرم شوهر او باشد و یا یکى از افراد خانواده که بر او محرم مى‏باشند و نمى‏توانند با از ازدواج کنند چه از طریق نسب و چه از طریق سبب مباح مانند:

پدر، برادر، عمو، خالوا(دایى)، شوهر مادر، شوهر دختر، پسر، پسر برادر، پسر خواهر، همه اینها چه اینکه از شیرخوارى باشند و یا از نسب.

وجوب اداى عمره

احادیث زیادى در واجب بودن عمره وارد شده که از جمله این احادیث حدیث جبریل÷ که رسول الله ج در جواب سؤال او چنین فرمودند: «الإسلام أن تشهد أن لا إله إلاَّ الله وأنَّ محمداً رسول الله وتقيم الصلاة وتؤتي الزكاة وتحج البيت وتعتمر وتغتسل من الجنابة وتتم الوضوء وتصوم رمضان». [ابن خزیمة والدارقطنی].

اسلام این است که شهادت دهى که خدائى بر حق نیست بجز خداى یکتا، و محمد ج فرستاده خداست، و بجا آوردن نماز و زکات مال دادن و حج خانه خدا رفتن و عمره کردن و غسل از جنابت کردن و با تمام و کمال وضوء گرفتن به طوری که اعضاى وضوء به آن آب برسد و روزه ماه مبارک رمضان را گرفتن.

امام مسلم در صحیح خود از عایشهل روایت مى‏کند که گفت: «يا رسول الله هل على النساء جهاد؟ قال: عليهن جهاد لا قتال فيه: الحج والعمرة» [مسلم]. اى رسول خدا آیا بر زنان جهادى هست؟ فرموند: جهادى واجب است که در آن کشت و کشتارى نیست و آنهم حج و عمره مى‏باشد.

بعضى از آدابى كه بايستى در باره حج گفته شود

اگر مسلمان عزم کرد براى زیارت خانه خدا بایستى این اعمال را انجام دهد:

  1.   توبه: توبه و استغفار کند از تمامى‏ گناهان و اینکه توبه او خالصانه و نصوح بوده شروط توبه کامل شود.

و شروط توبه عبارتند از:

  • ترک معصیت و دورى از آن.
  • پشیمان بودن از آنچه گذشته و عزم و اراده کردن که به چنین عمل ناشایسته باز نگردد، و اگر چیزى باشد که متعلق به مردم دارد آنرا به اصحابش برگرداند و یا اینکه از آنان بخشش بطلبد.
  • باید توبه وقتى باشد که نزد خداوند مورد قبول قرار گیرد و آنهم قبل از مردن و دنیا را وداع گفتن و قبل از اینکه آفتاب از مغرب طلوع کند.

2.     اخلاص در اعمال و کردار: قصد زیارت خانه خدا بایستى خالصاً براى رضا و خشنودى بارى تعالى باشد و در آن ریاء و شهرت و مخفرت بکار برده نشود، و براى اینکه به او بگویند (حاجى) نباشد بلکه چنانکه گفتیم خالصانه براى رضاى خدا و پاداش روز رستاخیز باشد، زیرا تمامى‏ اعمال و کردار انسان بستگى به نیت او دارد و هر نیتى کرد همان خواهد بود، چنانکه قبلاً ذکر کردیم رسول الله ج فرمودند: «إنَّما الأعمال بالنيّات وإنَّما لكل امرئ ما نوى» [متفق علیه].

همانا که تمامى‏ اعمال بستگى به نیت انسان دارد و همانا هر کسى هر نیتى کرد همان نیت منعقد خواهد شد.

3-   اگر بین او و بین یدر و مادر خود سوء تفاهم بود از آن‌ها بخشش و معذرت بخواهد و براى آن‌ها دعاء کرده و از ایشان رضایت بطلبد، و اگر با قومان و خویشان خود قطع رابطه دارد هر چه زودتر با آنان صلح کند، رسول الله ج فرمودند: «لا يدخل الجنّة قاطع رحم» [متفق علیه]. کسی که صله رحم خود را قطع کرده به بهشت داخل نمى‏شود.

و اینکه با همسایگان خود رفت و آمد داشته به آنان خوبى کند، چنانکه رسول اکرم ج فرمودند: «لا يدخل الجنّة من لا يأمن جاره بوائقه». [مسلم].

دانلود رایگان اپلیکیشن مفلحون

به بهشت داخل نمى‏شود کسی که همسایه او از دست او در امان نباشد.

4-   حتى الامکان قضاى دین را کرده امانت‌ها را به صاحبانش برگرداند، و اگر نتوانست این کار را انجام دهد از اصحاب دین و امانتها اجازه حج رفتن بخواهد.

5-   براى حج خود بهترین نفقه از مال و پاکترین آن‌ها ذخیره و اختیار کند که در آن شبهه رباخوارى و حرام نباشد، زیرا خداوند پاک است و قبول نمى‏کند مگر مال پاک را، و همچنین وصیت خود را قبل از رفتن بحج نوشته و بر آن شاهد قرار دهد.

6-   براى خود دوستان و همراهان خوب و باتقوى و نیکوکار اختیار کرده تا او را در اعمال و مناسک حج کمک و راهنمائى و یارى کنند.

ميقاتگاه يعنى چه؟

میقات جائى است که حـاج از آنجا به حج و یا عمره احرام مى‏بندد و در آنجا نیت مى‏کند.

مواقیت عبارتند از:

1-   ذوالحلیفة: که آنرا (أبیار علی)([2]) مى‏نامند و آن هم در مدینه منوّره مى‏باشد، و براى کسانی که از مدینه به حج مى‏روند مى‏باشد و با مکه (450) کیلومتر فاصله دارد، و فاصله آن با مدینه (3) کیلومتر است.

2-   الجحفة: و آنهم براى کسانی که از کشورهاى شام (یعنى سوریه و أردن و لبنان و فلسطین) و یا کشور مصر به حج مى‏روند تعین شده که نزدیکى شهر رابغ قرار دارد و با شهر رابغ (17) کیلومتر فاصله دارد و با شهر مکه مکرمه (187) کیلومتر فاصله دارد و در حال حاضر بیشتر مردم از خود شهر رابغ به حج و یا عمره احرام مى‏بندند.

3-   قرن المخارج: که آنرا سیل الکبرى مى‏نامند و در نزدیکى شهر طائف قرار دارد و فاصله آن با شهر مکه مکرمه (94) کیلومتر است، و آنهم براى کسانیکه از نجد (شهر ریاض و شهر قصیم و شهرهاى دیگر آن) به حج و عمره مى‏روند مى‏باشد.

4-   یلملم: که در نزدیکى شهر مکه مى‏باشد و براى کسانی که از کشور یمن به حج و یا عمره مى‏روند تعین شده و در جنوب شهر مکه واقع است و فاصله آن با مکه (94) کیلومتر است.

5-   ذات عرق: براى کسانی که از کشور عراق به حج و یا عمره مى‏روند معین شده که در شمال شرقى شهر مکه واقع مى‏باشد و فاصله آن با شهر مکه (94) کیلومتر است.

در میقاتگاه حاجى احرام بسته و به یکى از نسکهاى سه گانه نیت مى‏کند.

و نسکهاى سه گانه عبارتند از:

  1. 1ـ التمتع،
  2. 2ـ القِران،
  3. 3ـ الإفراد.

1-   صفت حج تمتع: حاج فقط براى عمره در یکى از ماه هاى حج احرام مى‏بندد، و ماه هاى حج: شوال، و ذى قعده، و ده روز از ماه ذى حجه میباشد.

پس نیت و قصد کرده آنرا بر زبان مى‏آورد و مى‏گوید: لبیک عمره، و یا اللهم لبیک عمره، و یا با زبان فارسى مى‏گوید: واجب کردم بر خود عمره، و یا بار الهى من قصد عمره کردم.

حاجى در میقاتگاه نیت مى‏کند و وقتى به مکه رسید هفت بار دور خانه کعبه طواف مى‏کند، و هفت بار سعى مى‏کند بین کوه صفا و کوه مروه.

هفت بار طواف دور کعبه از حجر الأسود شروع کرده و به آن پایان مى‏دهد و این یک شوط و یا یک دور مى‏نامند.

و هفت بار سعى که از کوه صفا شروع کرده تا اینکه به کوه مروه برسد و این را یک دور مى‏گویند، به طوریکه بار هفتم بایستى در مروه سعى او بپایان برسد.

بعد از سعى موى سر خود را تراشیده و یا کوتاه مى‏کند، و در اینجا از لباس احرام بیرون مى‏آید و حلال مى‏شود از آنچه قبلاً بر او حرام بوده.

سپس روز هشتم ذوالحجة از خانه خود در مکه احرام بسته و اعمال حج را انجام مى‏دهد.

2-   صفت حج قِران: حاجى به عمره و حج با هم نیت کرده احرام مى‏بندد و یا به عمره فقط، سپس حج را در عمره داخل مى‏کند قبل از اینکه به طواف عمره شروع کند، و مى‏گوید: لبيك عمرة وحجاً ـ و یا اللهم لبيك عمرة وحجاً و با زبان فارسى:

واجب کردم بر خود عمره و حج ـ و یا بار إلهى من مى‏خواهم عمره و حج بکنم و همه این‌ها نیت با قلب کرده و آنرا بر زبان مى‏آورد در حالی که در میقات مى‏باشد، و وقتى به مکه رسید طواف قدوم کرده و سعى بین کوه صفا و کوه مروه مى‏کند ولى موى سر خود را تراشیده و یا کوتاه نمى‏کند، و در احرام خود باقى مانده تا اینکه روز عید یعنى روز دهم ذوالحجه بعد از اعمال حج از احرام بیرون آید.

و اگر خواست سعى بین کوه صفا و کوه مروه را به تأخیر انداخته و آنرا بعد از طواف افاضه یعنى طواف زیارت انجام دهد جایز است.

3-   صفت حج اِفراد: حاجى فقط به حج احرام مى‏بندد و میگوید: لبیک حجاً و یا اللهم لبیک حجاً و با زبان فارسى: واجب کردم بر خود حج، و همه این‌ها را با قلب نیت کرده آنرا بر زبان مى‏آورد در حالی که در میقات است.

و وقتى به مکه رسید طواف قدوم کرده و سعى بین کوه صفا و مروه را به بعد از طواف قدوم تقدیم مى‏دارد، ولى موى سر خود را تراشیده و یا کوتاه نمى‏کند بلکه در احرام باقى مى‏ماند مانند کسیکه حج قِران مى‏‏رود تا اینکه روز دهم ذوالحجـه یعنى روز عیـد قربان تحلل کرده و از احرام بیرون آید.

و اگر خواست سعى حج را به تأخیر انداخته تا اینکه بعد از طواف افاضه یعنى طواف زیارت انجام دهد جایز است و بر او هیـچ کفاره‌اى واجب نیست به خلاف حج تمتع.

كداميك از نسكهاى سه گانه بهتر و افضلتر است؟

بیشتر علماء و دانشمندان اسلام بر آن هستند که حج قِران بهتر است براى کسانیکه با خود قربانى همراه دارند اقتداء و تأسى به رسول الله ج، زیرا ثابت است که حج آن حضرت ج حج قارن بوده و با خود قربانى همراه داشته، و علماى اسلام اضافه مى‏کنند که حج تمتع بهتر است براى کسانیکه با خود قربانى همراه ندارند، چون رسول الله ج امر فرمودند به صحابه و یارانى که همراه او به حج مى‏رفتند و با خود قربانى همراه نداشتند تا حج خود را به حج تمتع تبدیل کنند.

صفت حج

روز هشتم ذیحجه که آنرا روز ترویه مى‏نامند حاجى از خانه خود در مکه احرام مى‏بندد، و کسانی که خـارج مکه هستند از میقاتگاه و اگر بین مکه و میقات بودند از همانجا که هستند.

و معلوم است کسانیکه قبل از روز هشتم به مکه آمده بودند و نیت حج قِران و یا إفراد کرده بودند در احرام خود باقى هستند سپس قبل و یا بعد از زوال آفتاب به سوى منى مى‏روند و هر کسى براى خود لبیک مى‏گوید: «لبيك اللهم لبيك، لبيك لا شريك لك لبيك، إنَّ الحمد والنَّعمة لك والملك لا شريك لك».

باید ذکر کنیم که: گفتن لبیک با هم و به طور دسته جمعى یک نوع از بدعت بشمار مى‏‏رود، زیرا ثابت است که رسول اکرم ج و یاران او هر کسى براى خود لبیک مى‏گفتند، نه اینکه با یک صدا و با هم لبیک مى‏گفتند، پس ما باید به رسول اکرم ج اقتداء و تأسى کنیم.

و در منى نماز پنج گانـه ظهر و عصر و مغرب و عشاء و فجر روز نهم هر کدام در وقت خود اداء مى‏کند.

و بعد از طلوع آفتاب روز نهم که روز عرفه مى‏باشد بسوى عرفه براه مى‏أفتد و اگر میسّر شد در درّه نمره که خارج از عرفات مى‏باشد تا قبل از زوال آفتاب مکث کرده و بعد از زوال داخل زمین عرفات مى‏شود، و در آنجا نماز ظهر و عصر را قصراً و جمعاً با جماعت و با یک اذان و دو اقامه اداء میکند، و در عرفات تا غروب آفتات مى‏ماند و به ذکر خدا و دعاء کردن براى خود و غیر از خود از خیرات دنیا و آخرت، و قراءت قرآن و حمد و ستایش بارى تعالى و لبیک گفتن مشغول مى‏شود،

و بعد از غروب آفتاب بسوى مزدلفه حرکت مى‏کند و وقتى به مزدلفه رسید آنجا نماز مغرب و عشاء را قصراً و جمعاً با یک اذان و دو اقامه اداء مى‏کند ـ معلوم است که رسیدن به مزدلفه ممکن است در نزدیکى نیمه شب باشد با اینحال نماز مغرب را در مزدلفه أداء مى‏کند نه در عرفات بجز اینکه بترسد وقت نماز عشاء فوت گردد ـ

و شب را در مزدلفه میماند حال اگر از جمله پیره زنان و پیره مردان باشد مى‏تواند بعد از نیمه شب به منى برود ولى اگر از جمله آنان نبود واجب است که شب را در مزدلفه صبح کند و نماز صبح روز دهم یعنى روز عید را در مزدلفه اداء کند و بعد از نماز صبح اگر میسّر شد به کوه مشعر الحرام رفته و نزد آن به دعاء و خشوع و خضوع و حمد و ستایش خدا و توبه و استغفار مشغول شود، و اگر میسّر نشد در هر کجا از مزدلفه بود اینکار را انجام میدهد.

و وقتى هوا خـوب روشـن شـد و قبل از طلوع آفتاب به سوى منى رفته و جمره العقبه که مردم آنرا شیطان بزرگ مى‏نامند با هفت سنگریزه که به اندازه نخود بزرگى باشد پرتاب و رجم مى‏کند.

سنگریزه ها را از هر کجا جمع کرد جایز است چه از مزدلفه و چه از منى، آنهم فقط براى روز عید، ولى براى روزهاى بعدى یعنى سه روز آینده از منى جمع مى‏کند.

و بعد از رجم قربانى مى‏کند براى کسانی که قربانى بر آنان واجب است.

سپس به طواف افاضه یعنى طواف حج و زیارت رفته هفت بار دور کعبه طواف مى‏کند، و اگر حاجى حج متمتع بود بایستى سعى بین کوه صفا و مـروه را انجام دهد، و همچنین حاج که حج مفرد و یا حج قارن است ولى سعى بین کوه صفا و مروه را به تقدیم نأنداخته بایستى آن را انجام دهد و بعد از آن موى سر خود را تراشیده و یا کوتاه کند.

اگر حاجى یکى از اعمال گذشته را بر دیگرى تقدیم دارد هیج مانعى ندارد.

مثلاً: رجم کرد، و سپس موى سر خود را تراشید، و یا رجم کرد، سپس قربانى کرد، و یا رجم کرد سپس طواف کرد هیچ مانعى ندارد و جایز است.

و بعد از طواف افاضه بایستى حاجى شب به منى برگردد و بیشتر وقت شب را در منى بگذراند، همچنین شب‌هاى یازدهم و دوازدهم را بایستى در منى صبح کند، و روزهاى یازدهم و دوازدهم بعد از زوال آفتاب جمره‌هاى سه‌گانه را هرکدام به ترتیب صغرى و وسطى و کبرى با هفت سنگریزه رجم کند، ناگفته نماند که: امتداد وقت رجم و پرتاب جمره العقبه روز عید از طلوع آفتاب تا غروب آن میباشد.

و روزهاى (11،12،13) از زوال آفتاب تا نیمه شب مى‏باشد.

و بعد از اینکه روز (12) جمره‌ها را رجم کرد مى‏تواند منى را به سوى مکه ترک گفته اعمال حج را به پایان برساند و اگر خواست شب (13) را در منى بماند سنت است نه واجب، ولى اگر حاجى روز (12) قبل از غروب آفتاب منى را بسوى مکه ترک نکند بر او واجب مى‏شود شب (13) را در منى بماند تا بعد از زوال آفتاب روز سیزدهم جمره‌ها را رجم کرده بسوى مکه برود، فقط از اعمال حج طواف وداع باقى است و حاج هرگاه بخواهد مکه را به سوى وطن و اهل خود ترک کند طواف وداع بر او واجب می‌شود.

اركان حج

و آنهم ارکانى است که حج بدون آن صحیح نمى‏باشد و فدیه قربانى جبران آن نمى‏شود.

1-   نیت و قصد کردن به حج.

بلکه هیچ عملى بدون نیت منعقد نشده و صحیح نمى‏باشد، چنانکه رسول اکرم ج فرمودند: «إنَّما الأعمال بالنيات» [متفق علیه]. تمامى‏ اعمال و کردار بایستى با نیت منعقد شود.

2-   وقوف به عرفه در روز عرفات.

رسول الله ج فرمودند: «الحج عرفة فمن جاء قبل صلاة الفجر ليلة جمع فقد تم حجه» [أبوداود والترمذی والنسائی والدارمی وأحمد وغیره]. حج همان روز عرفات مى‏باشد پس کسیکه قبل از نماز صبح شب جمع یعنى شب مزدلفه به عرفات رسید حج او صحیح مى‏باشد.

3-   طواف الإفاضه، یعنى طواف زیارت که روز عیـد و یا بعد از آن خواهد بود.

4-   سعى بین کوه صفا و مروه.

ایـن رکنى است که در باره آن علماى اسلام بر دو فرقه تقسیم شده اند:

فرقه اى آنرا رکن دانسته، و فرقه دیگر مى‏گویند، بلکه از جزو ارکان نمى‏باشد.

قول صحیح از جزو ارکان مى‏باشد زیرا رسول الله ج فرمودند: «اسعوا فإنَّ الله كتب عليكم السعي» [أحمد والدارقطنی والبیهقی والحاکم]. بین کوه صفا و مروه سعى کنید زیرا خداوند سعى را بر شما واجب کرده است.

واجبات حج هفت چيز است

  1. 1-   احرام بستن از میقاتگاه.
  2. 2-   وقوف در عرفات تا غروب آفتاب براى کسانی که در روز مى‏ایستند.
  3. 3-   مانـدن شـب در مزدلفه تا نیمه شب.
  4. 4-   مانـدن شـب (11) و (12) در منى.
  5. 5-   رمى‏ جمره‌ها در روز عید و دو روز (11) و (12).
  6. 6-   تراشیـدن و یا کوتاه کردن موى سر.
  7. 7-   طواف وداع یعنى خداحافظى.

پس کسی که یکى از این واجبات را ترک کند با دادن قربانى یعنى فدیه آن واجب جبران خواهد شد.

و اگر نتوانست قربانى دهد واجب است سه روز از روزهاى حج یعنى (11) و (12) و (13) و هفت روز وقتى به نزد خانواده اش باز گشت روزه بگیرد که جمعاً ده روز مى‏شود، و خداوند فرمودند:

﴿وَأَتِمُّواْ ٱلۡحَجَّ وَٱلۡعُمۡرَةَ لِلَّهِۚ فَإِنۡ أُحۡصِرۡتُمۡ فَمَا ٱسۡتَيۡسَرَ مِنَ ٱلۡهَدۡيِۖ وَلَا تَحۡلِقُواْ رُءُوسَكُمۡ حَتَّىٰ يَبۡلُغَ ٱلۡهَدۡيُ مَحِلَّهُۥۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوۡ بِهِۦٓ أَذٗى مِّن رَّأۡسِهِۦ فَفِدۡيَةٞ مِّن صِيَامٍ أَوۡ صَدَقَةٍ أَوۡ نُسُكٖۚ فَإِذَآ أَمِنتُمۡ فَمَن تَمَتَّعَ بِٱلۡعُمۡرَةِ إِلَى ٱلۡحَجِّ فَمَا ٱسۡتَيۡسَرَ مِنَ ٱلۡهَدۡيِۚ فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ ثَلَٰثَةِ أَيَّامٖ فِي ٱلۡحَجِّ وَسَبۡعَةٍ إِذَا رَجَعۡتُمۡۗ تِلۡكَ عَشَرَةٞ كَامِلَةٞۗ ذَٰلِكَ لِمَن لَّمۡ يَكُنۡ أَهۡلُهُۥ حَاضِرِي ٱلۡمَسۡجِدِ﴾ [البقرة: 196].

[همه اعمال حج و عمره را براى خداوند به پایان رسانید پس هر کس که از عمره تمتع به حج باز آید به آنچه که مقدور اوست قربانى کند و هر کس به قربانى استطاعت نداشت سه روز در حج و هفت روز هنگام مراجعت به خانواده که جمعاً ده روز مى‏شود روزه بگیرد این عمل براى آن کسى است که از اهـل مکه و مقیم آن نباشد].

اركان عمره سه چيز است

  1. 1-   نیت و قصد کردن.
  2. 2-   طواف دور کعبه.
  3. 3-   سعى بین کوه صفا و مروه.

واجبات عمره دو چيز است

  1. 1-   بستن إحرام از میقاتگاه.
  2. 2-   تراشیدن و یا کوتاه کردن موى سر.

محظورات احرام

وقتی حاجى داخل احرام شد و نیت کرد به یکى از نسکهاى سه گانه بعضى از چیزها بر او حرام میشود که عبارتند از:

  • کندن و از بین بردن موهاى بدن بطور عمدى.
  • گرفتن و کوتاه‌کردن ناخنهاى دست و پا.
  • استعمال عطر و بوى خوش در بدن و یا لباس و یا حتى در خوردنی‌ها و نوشیدنیها.
  • شکار نمودن حیوانات وحشى صحرائى، پرنده و یا غیر پرنده.
  • عقد ازدواج نمودن.
  • نزدیکى کردن با زن و همسر و همچنین بازى کردن با او با شهوت و هر گونه لذت‌هاى جنسى.
  • نگاه به نامحرم و ناموس مردم همیشه و بخصوص در این وقت فضیل.
  • پوشیدن دستکش براى زنان.

و این محظورات براى مردان و زنان بطور مساوى است و بر مردان دو چیز اضافه مى‏شود:

  • پوشیدن لباس دوختنى.
  • پوشیدن سر بوسیله کلاه و یا احـرامى‏، امـا اگر بوسیله سقف ماشین و یا چتر براى جلوگیرى از آفتاب باشـد مانعى ندارد.

و بر مردان حرام است: پوشیدن موزه و جوراب براى کسانیکه نعال دارند ولى اگر نعال و کفش پیدا نکردند جایز است آنرا بپوشند.

و همچنین براى زنان جایز نیست که چیزى بر صورت خود بپوشانند، بجز اینکه در بین مردم نامحرم و بیگانه باشد.

اگر حاجى که در احرام مى‏باشد موى بدن خود را از بین برد، و یا ناخن خود را کوتاه کرد، و یا عطر و بوى خوش استعمال نمود، و یا مرد لباس دوختنى پوشید، و یا سر خود را پوشانید، و یا با شهوت با زن و همسر خود بازى کرد، و یا زن صورت خود را با نقاب پوشانید در حالی که مردم نامحرم و بیگانه نزد او نیستند، و یا دستکش بدست کرد، و در تمامى‏ این‌ها جاهل بود، و یا بطور فراموشى انجام داد، بر او هیچ چیز واجب نمى‏شود و حج او صحیح است، چنانکه رسول اکرم ج فرمودند: «إنَّ الله تجاوز عن أمتي الخطأ والنسيان وما استكرهوا عليه» [ابن ماجه].

از امت من خطا و فراموشى و آنچه بر آن‌ها بطور اکراه تزریق شود و بر آن اجبار شوند آن‌ها مورد بازخواست نخواهند شد.

ولى اگر عمداً این چیزها را انجام دهد بر او فدیه خون واجب شده گناه کار مى‏شود، و اگر حاجت ضرورى او را وادار کرد که انجام دهد بر او گناهى نیست ولى فدیه واجب است.

و فدیه: براى هر کدام از اعمال بالا یک گوسفند قربانى مى‏باشد، و اگر استطاعت آنرا نداشت باید شش مسکین خوراک دهد، و اگر استطاعت آنرا نداشت بایستى سه روز روزه بگیرد.

& اگر حاجى که در احرام است و نیت به یکى از نسکها کرده شکار کند و شکار او همانند داشت، مانند کبوتر که فدیه آن یک گوسفند است مخیر است بین اینکه گوسفند را قربانى کرده و آنرا بین فقراى اهل مکه تقسیم کند، و بین اینکه گوسفند را قیمت کرده با آن خوراک بخرد و بر فقراى اهل مکه تقسیم کند، براى هر مسکین نصفى از صاع([3]).

& و اگر این شکار همانند نداشت مانند ملخ آنرا قیمت کرده و مقابل قیمت خوراک خریده و بین فقراى اهل مکه تقسیم کند، براى هر مسکین نصفى از صاع و یا اینکه مقابل هر مسکین یک روز روزه بگیرد.

& اگر حاجى که در احرام است با همسر خود نزدیکى و جماع کند قبل از تحلل اول حج او فاسد مى‏شود و باید آن حج را کامل کرده و سال دیگر حج را قضا کند و بر او فدیه واجب مى‏شود، و اگر فدیه پیدا نکرد و یا استطاعت آنرا نداشت بایستى ده روز روزه بگیرد.

& و اگر فقط با همسر خود قبل از تحلل اول با شهوت بازى کرد و آب منى از او خارج شد بر او یک گوسفند فدیه واجب مى‏شود و حج او صحیح است، و اگر آب منى از او خارج نشد نیز بر او یک گوسفند فدیه واجب مى‏شود.

& ولى اگر بعد از تحلل اول بود که با همسر خود بازى کرد و از او آب منى خارج شد بر او یک گوسفند فدیه واجب مى‏کردد، ولى اگر منى از او خارج نشد بر او هیچ چیز واجب نمى‏شود.

& و اگر کسی که عمره مى‏کند با همسر خود نزدیکى کند قبل از اینکه سعى بین کوه صفا و مروه را به اتمام برساند عمره او فاسد شده بایستى آن عمره را تمام کرده بر او فدیه واجب مى‏گردد و بر او قضا واجب است.

& ولى اگر بعد از تمام کردن سعى بین کوه صفا و مروه بود و قبل از تراشیدن و یا کوتاه کردن موى سر عمره او صحیح است ولى بر او یک گوسفند فدیه واجب مى‏گردد و بایستى توبـه و استغفار کرده از عمل و کردار خـود پشیمان باشد و عزم و اراده کند که در آینده به چنین عملى بر نگردد.

تحلل اول يعنى چه؟

تحلل اول با انجام دادن دو چیز از اعمال زیر حاصل مى‏شود:

1-   رمى‏ جمرة العقبه یعنى شیطان بزرگ در روز عید دهم ذوالحجه.

2-   تراشیدن و یا کوتاه‌کردن موى سـر بعـد از رجـم جمرة العقبه روز عید.

3-   طواف الإفاضه یعنى طواف زیارت، و سعى بین کوه صفا و مروه براى کسانیکه سعى بر آن‌ها واجب است و یا باقى مانده است.

و تحلل دوم با انجام سه اعمال بالا حاصل مى‏شود.

و بعد از تحلل اول همه چیز بر حاجى حلال مى‏شود بجز نزدیکى کردن با زن و همسر خود.

و بعـد از تحلل دوم همه چیز بر حاجى حـلال مى‏شود حتى نزدیکى با زن و همسر خود.

شروط طواف چيست؟

  1. 1-   نیت و قصد کردن.
  2. 2-   ستر و پوشیدن عورت.
  3. 3-   طهارت از جنابت و داشتن وضوء.
  4. 4-   اینکه هفت بار طواف کند.
  5. 5-   پى در پى بودن طواف و اگر کمى‏ بین طواف‌ها فاصله داشت مانند اداى نماز فریضه و یا نماز جنازه و یا تجدید وضوءکردن اشکالى ندارد.
  6. 6-   اینکه وقت طواف خانـه کعبه را از دست چپ خود قرار دهد.
  7. 7-   در چیزى از خانه کعبه مانند حجر إسماعیل طواف نکند.
  8. 8-   در وقت طواف از مسجد الحرام خارج نشود.
  9. 9-   طواف را از حجر الأسود شروع کرده و به آن پایان یابد.
  10. 10- در ابتداى هر شوط و یا دور حد الإمکان با تمامى‏ بدن خود مقابل حجر الأسود باشد.

 

شروط سعى بين صفا و مروه

  1. 1-   نیت و قصد کردن.
  2. 2-   پی در پی بودن سعى و فاصله کم مانعى ندارد.
  3. 3-   اینکه سعى بعد از طواف باشد اگر هم سعى او سنت بود.
  4. 4-   ابتداى سعى باید از کوه صفا شروع شود و به کوه مروه پایان یابد.
  5. 5-   اینکه سعى بین کوه صفا و مروه هفت مرتبه باشد.

فرق بين حج مفرِد و قارِن

  • & حج مفرِد: نیت یک نسک میکند.
  • & حج قارِن: نیت دو نسک مى‏کند.
  • & حج مفرِد: فدیه بر او واجب نیست.
  • & حج قارِن: فدیه بر او واجب است.

اگر زن عادت ماه هانه بر او آمد چه مى‏كند؟

تمامى‏ اعمال حج را انجام مى‏دهد بجز طواف به دور خانه کعبه تا اینکه از عادت ماه هانه (قاعدگى) خود پاک شود.

و اگر خواست عمره کند و طواف نکرده بود و ترسید وقت حج بر او بگذرد نیت حج میکند و آن نیت را در عمره داخل میکند و اینجاست که نسک او قارِن میشود و وقتى از عادت ماه هانه (قاعدگى) خود پاک شد فقط یک طواف و یک سعى انجام میدهد و این یک طواف و یک سعى براى حج و عمره او کافى است.

& و اگر عادت ماه‌هانه (قاعدگى) او بعد از طواف الإفاضه بود و خواست به دیار و کشور خـود سفر کند قبل از اینکه از عادت خود پاک گردد طواف وداع از او ساقط مى‏شود.

المحصِّر يعنى چه؟

محصّر کسى است که مانعى او را از اداى حج باز دارد مانند دشمن و یا مرض و یا کم کردن راه و یا چیز دیگر.

پس اگر شخص محصِّر در حال نیت کردن به نسک شرط کرده بود که اگر مانعى او را از حج باز داشت حلال شود از احرام بیرون آمده بر او چیزى از فدیه واجب نمى‏شود.

ولى اگر شرط نکرده بود بایستى یک گوسفند را قربانى کرده سپس از احرام بیرون آید.

و اگر گوسفند پیدا نکرد و یا استطاعت خرید آنرا نداشت بایستى ده روز روزه گرفته سپس از احرام بیرون آید، و مى‏گوید: «فإن حبسني حابس فمحلّي حيث حبستني». [این جزوى از حدیث بضاعة دختر زبیر مى‏باشد].

اگر بر من مشکلى بروز کرد پس تحلل و از احرام بیرون آمدن من همانجا  که بر من این مشکل بروز کرده است.

چنانکه بضاعه دختر الزبیر به رسول اکرم ج گفت من قصد حج دارم ولى بیم آن دارم که نتوانم آنرا به اتمام برسانم، در اینجا رسول اکرم ج فرمود: «حجي واشترطي أنَّ محلي حيث حبستني» [متفق علیه]. حج کن و شرط کن که در صورت وقوع حادثه و مشکلى همانجا از احرام بیرون بیائى.

& و کسی که حج از او بگذرد و آنهم با طلوع آفتاب روز دهم ذوالحجه یعنى روز عید و نتواند قبل از صبح به عرفات برسد حج او به عمره تبدیل مى‏گردد، پس طواف کرده و بعد از طواف سعى مى‏کند و موى سر خود را تراشیده و یا کوتاه مى‏کند و از احرام بیرون مى‏آید و از عمره واجب کافى نخواهد بود، بلکه بر او قضاى حج است، و اگر هم حج او سنت باشد و بر او نیز یک گوسفند فدیه واجب مى‏باشد و آنهم اگر وقت نیت کردن به نسک شرط نکرده بود، ولى اگر شرط کرده بود بر او هیچ واجب نمى‏شود نه فدیه و نه قضاى حج.

مستحبات قبل از احرام

& مستحب است بر حاج قبل از پوشیدن احرام: کوتاه‌کردن سبیل و ناخن‌هاى دست و پاى خود تا اینکه بعد از پوشیدن احرام و نیت‌کردن مجبور نشود این اعمال را انجام دهد زیرا بر او حرام مى‏شود.

& همچنین مستحب است غُسل کردن و استعمال عطر و بوى خوش، و اینکه احرام او سفید رنگ باشد و بستن احرام بعد از یکى از نمازهاى فرض و یا سنت.

& بایستى حاجى با اخلاق بوده با برادران دینى خود رفتار و کردار نیک داشته باشد و به آنان کمک کند و آنان را از کارهاى ناشایسته بر حذر دارد، امر به معروف و نهى از منکر کند و آنان را با موعظه حسنه و حکمت به سوى تمسک به اسلام دعوت کند و خوبى و احسان به فقراء کرده صدقه در راه خداى تعالى بدهد و بارى تعالى را حمد و ثناء و شکر و سپاسگذارى و ستایش کرده قرآن را تلاوت کند و لبیک بگوید.

& و بایستى از دشنام دادن و اذیت مسلمانان با قول و عمل و جدال به باطل و دعوا و غیبت مردم و دوجابگوئى و مسخره و استهزاء و شهادت به زور و غیر از اینها از محرمات بر حذر باشد همیشه و بخصوص در این روزهاى فضیل و مبارک.

و در پایان از خداوند بزرگ خواستاریم که این مختصر آداب و راهنماى حج و احکام آن مورد استفاده برادران قرار گرفته از خداوند خواهانیم آنرا خالصاً براى رضا و خشنودى خود قرار دهد.

وصلى الله وسلم و بارك على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين.

والحمد لله الذي بنعمته تتم الصالحات.


نوشته اسحاق دبیری

مراجع

القرآن الكريم، صحيح البخاري، صحيح مسلم، مسند الإمام أحمد، الجامع الصحيح للترمذي، سنن أبي داود، سنن النسائي، سنن ابن ماجه، صحيح ابن خزيمة، سنن الدارمي، سنن الكبرى للبيهقي، سنن الدارقطني، مستدرك الحاكم، المقنع والشرح الكبير والإنصاف، التحقيق والإيضاح، دليل الحاج والمعتمر، معجم المناهي اللفظية.

[1]- مقصود از عدم جماع و نزديکى با زن خود در وقت اداى مناسک در روزهاى عرفه و مزدلفه و منى مى‏باشد.
[2]- أبیار و يا آبار علی: دره‌اى است در اطراف دره عقيق در مدينه بر دست راست کسی که از مدينه به مکّه مى‏رود از راه و جاده هجرت، يعنى چاه‌هاى علی، و اين نام از قصه دروغين و ساخته شده از بعضى از فرقه‌هاى گمراه گرفته شده که علیس با جن در آنجا مقاتله و کشتار کرد، و نبایستى ما این نام را استعمال کنیم، بلکه باید نامى‏ که حضرت رسول الله ج به آن ناميده استعمال شود. (راجع شود به كتاب: معجم المناهي اللفظيه ص 64 چاپ جدید نوشته د. بکر بن عبدالله أبوزید).
[3]- يک صاع: (2) کيلو گرم و (750) گرم ميباشد .

نمایش بیشتر

المفلحون

عزیزان گرانقدر: لطفاً این سلسله ی مضامین خیلی مهم و حیاتی را با تمام خانواده، اقارب، دوستان، و همکاران تان شریک سازید، و در رشد فکری، عقیدتی، ایمانی و وجدانی همنوع تان اقلاً یک امر خیری را، مایه ی حصولِ صدقات جاریه ی تان سازید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا

Adblock رو غیر فعال کنید

بخشی از درآمد سایت با تبلیغات تامین می شود لطفا با غیر فعال کردن ad blocker از ما حمایت کنید