تاریخ و سیرهجامعه

پیدایش نوروز و اشتباه گرفتن نوروز با سال نو

تحقیقی پیرامون پیدایش نوروز و اشتباه گرفتن نوروز با سال نو

این مضمون نتیجه ی تحقیقی در مورد پیدایش نوروز و ریشه یابی رسوم و عنعنات نوروزی است که با مطالعه ی آن به حقایقی که در لابلای کتب تاریخ درج است پی خواهید برد.

متأسفانه اکثریت مردم در جامعه جشن نوروز را با امور مباح سالِ نو همسان پنداشته، میانِ این دو فرقی قایل نیستند، در حالیکه (جشن نوروز) جنبه ی مذهبی (غیر اسلامی) داشته، برگذاری و تجلیل سال نو، یک امر مباح میباشد.

جشن چیست

جهت تنویر اذهان و فهم ساده و سلیس و روان، اولتراز همه، بهتر است تا معنای لفظ (جشن) را ریشه یابی کنیم، سپس در مورد نوروز به تحقیق میپردازیم.

لفظ (جشن) یا (یسن) به معنای عید مذهبی است. از ریشه YAZ به معنای ستایش، نیایش و پرستش مذهبی و بسیار کهن آمده است.

این واژه که باری گران از معناها و سنت های ویژه ایرانی را بر دوش دارد، در اصل عبارت بوده است از برپایی مراسم نیایش برای آتش پرستان بوده که روز چهارشنبه قبل از نوروز، آتش بزرگی را می افروختند و آن را عبادت میکردند.

این مراسم با رقص های مذهبی و سرود و موسیقی نیز همراه بوده است. آن چنان توده هایی از آتش برپا می داشتند و در کنار آن صدها و هزارها اسب و گاو و گوسفند قربانی می کردند.

آن گاه سهمی از قربانی به آتش داده می شد و باقیمانده آن میان مستمندان و نیایشگران پخش می گردید و با همین گوشت قربانی سور و مهمانی برگزار می شد.

متأسفانه مراسم رقص و غنا و قربانی گاو و گوسفند هنوز هم میان بعضی ها رایج است و اکثریت چنین میپندارند که این رسوم از نیاکان شان برای شان مانده است.

نوروز در اوستا

نوروز، در اوستا، کهن‌ترین کتاب ایرانیان به جمشید «یم Yima» اشاره شده است.

در این روایت؛ جم، دارای فره ایزدی بوده که به فرمان اهورامزد به جنگ با اهریمن پرداخته که موجب خشکسالی و قحطی شده بود.

جمشید که به زبان فارسی جم و به زبان عربی «منوشخ» نامیده می‌شد، خودش را خداوند خطاب کرده، در جهان سیر می‌کرد.

هنگامی که به آذربایجان رسید، با تاج و تختی مرصع بر بلندای نقطه‌ای در مشرق جای گرفت و روشنایی آن تاج و تخت در هنگام طلوع خورشید مردمان را خیره کرد و آن روز را (روز نو) و یا (نو روز)  خواندند و جشن گرفتند و لفظ «شید» که در پهلوی جم اضافه شده، به معنای شعاع است بر نام وی افزودند و پادشاه را ﴿جم شید، جمشید﴾  نامیدند و رسم نوروز جاودانه و پایدار شد.

نوروز-تخت-جمشید

از باور های خرافی ایرانیان در آن زمان این بوده است که خداوند در اولین روز از ماه فروردین کار خلقت انسان و سایر مخلوقات را به پایان رساند و آدمی برای سپاسگزاری و قدردانی از خداوند و نعمت‌های وی، به نیایش و شادمانی پرداخت، که این عقیده و باور در اسلام جایگاه و سندی ندارد.

همچنان، ایرانیان بر این عقیده بودند که روز (نوروز) روز نزول ارواح درگذشتگان به زمین است. (۱)

در اوستا آمده است که ارواح درگذشتگانِ پاک در اول فروردین برای احوالپرسی از اقوام خود به زمین می‌آیند و با دیدن مسرت و شادمانی بازماندگان از اهورامزدا برای آنان طلب خیر و رحمت می‌کنند و بازماندگان پیش از آمدن این ارواح ها به نظافت و خانه‌تکانی منزل پرداخته و آماده پذیرایی از آنان می‌شوند و کلمه ی فروردین یعنی ماهی که متعلق به فروهران است.

این عقاید مذخرف، متأسفانه بنام های شام غریبان، شام مردگان و…. هنوز در جامعه مروج است که زنان در این اوقات حلوا می پزند و در کوچه ها بنام شام مردگان خیرات پخش میکنند.

واژه ی نوروز، از فارسی میانه (آوانویسی: nōgrōz) است که برگرفته از زبان اوستایی بوده. مورخان، معادل اوستایی آن را navaka raocah حدس می‌زنند. (۲)

همچنین در برخی از روایت‌ها، از زرتشت به‌عنوان بنیان‌گذار نوروز نام برده شده‌است. (۳)

در برخی از متن‌های کهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن‌ها، کیومرث به عنوان پایه‌گذار نوروز معرفی شده‌است.[۴]

نوروز در شاهنامه

پدیدآوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده‌است که:

جم(یما) ویا (جمشید) در حال گذشتن از آذربایجان، بر روی تخت جمشیدی ارگ جمشید در آنجا فرود آمد و با تاجی زرین بر روی تخت نشست با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نوو جم را جمشید نامیدند.[۵]

در این روز جمشید جهان غیب را در جام جهان‌نما مشاهده کرد. همان جامی که در آن کیخسرو جای بیژن را مشاهده کرد و رستم را به دنبال او فرستاد. (استغرالله من ذلک)

دانلود رایگان اپلیکیشن مفلحون

پژوهشگران مشهور (هرتسفلد، کرفتر، اردمن، گیرشمن و پرادا) مدعی هستند که تخت جمشید برای انجام مراسم نوروز ساخته شده است.[۶]

شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی ها زمان نوروز در این دوران  در فصل‌های گوناگون سال جاری بود.[۷]

پس معلوم شد که جشن نوروز بخاطر اول فروردین یا اول حمل سال نو نبوده، بلکه یک جشن مذهبی، آتش پرستان، و قدردانی از عبور نور آفتاب از تاج یما (جمشید) بوده است که در زمان ساسانی ها در فصل های گوناگون برگذار میشده است، ولی متأسفانه افغانها، جشن منکر نوروز را با اول حمل مصادف دانسته، امور مباحی را که بایستی در سال جدید انجام دهند، با امور منکر جشن نوروزی مختلط کرده، از سالیان متمادی بر این منکر چسپیده اند.

در دوران ساسانیان، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا می‌کردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن، و لوبیا) را می‌کاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آن‌ها را پابرجا نگه می‌داشتند.

هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران، همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند.[۸]

از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند.

همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز به‌عنوان عیدی متداول شد.[۹]

عرب‌های فاتح ایران، پایتخت شاهنشاهی ساسانی را در روز نوروز تسخیر کردند. پس از آن، آن‌ها مالیات سنگینی بر برگزاری دو جشن نوروز و مهرگان وضع کردند.

اینکه استدلال بیجا میکنند که چهار خلیفه ی صدراسلام مانع برگذاری جشن نوروز نشدند، نیز ثابت شد که استدلال بیجا بوده، تاریخ دلیل اجازه ی برپائی جشن نوروز را پرداخت باج و مالیات سنگین ایرانی ها در آن زمان به خلیفه ی وقت میداند، رسمی که در بیت المقدس و دیگر جهای مستعمره توسط مسلمانان معمول بوده است – مالیات دهید، و بر دین خویش بمانید. چون اسلام دین زور نبوده قرآن کریم مسلمانان را از تحمیل دین بر دیگران منع میکند.

در دوره ی عباسیان، به گفتهٔ تاریخ طبری، معتضد، مردم بغداد را از برافروختن آتش در روز نوروز و پاشیدن آب بر روی عابران بر حذر داشت ولی پس از نگرانی از احتمال آشوب مردم، فرمان خود را پس گرفت.

خلیفه‌های فاطمی نیز چندین‌بار برافروختن آتش و آب‌پاشی در نوروز را ممنوع اعلام کردند.

مؤرخین و پژوهشگران برگذاری و منشأ نوروز را به هندو های هندوستان و اقوام بومی نجد ایران پیش از مهاجرت و آریاییان، منسوب می دانند. مراسمی که هیچ ارتباطی با اول حمل یا شروع اولین روز سال و فصل بهار ندارد.

همچنان دو جشن (مهرگان) و (نوروز) از طریق (سومریان) به بین النهرین راه یافته و در آنجا دو جشن (ازدواج مقدس) و (اکیتو) را پدید آورده که بعدها در بین النهرین این هر دو جشن به صورت جشن واحد در آغاز سال نو برگزار گردیده، ولی در نجد ایران همچنان تا دوره اسلامی به صورت دو جشن مستقل بر قرار مانده است.

بنابراین سه جشن «نوروز»، «مهرگان» و «سده» بیشتر در زمره اعیاد ایرانیان و هندو های مجوسی قرار دارد.

پیوند مستقیم عبادات آتش پرستی که در تاریخ معاصر به چهارشنبه سوری مشهور است توسط آتش پرستان یا Zoroatarians بنأ نهاده شد.

دین زرتشت قوانینی را برای آتش منظور کرده‌است. دمیدن بر آتش و آلوده ساختن آن شایسته نیست و حتی آذربان برابر آتش باید نقاب مخصوصی بر جلوی دهان و بینی خود می‌گذاشته که آن را پدام می‌گفتند.

در دین آتش پرستان سه آتش وجود دارد. آتش فرنبغ، آتش گشنسب و آتش برزین مهر. هرسه این آتش‌ها بر پشت گاو سریشوک در دورهٔ تهمورث نگهداری می‌شد.

نظر به عقاید آتش پرستان شبی بر اثر طوفان این آتش‌ها به دریا می‌ریزند و از آنجا درحال سوختن به مردم روشنایی می‌بخشند.

آتش پرستان عقیده دارند که فرنبغ با موبدان، گشنسب با جنگجویان و فرمانروایان و برزین مهر با کشاورزان پیوند داشت، و این آتش‌ها جمشید را در رسیدن به تاج و تخت یاری می‌کنند و جمشید نیز فرنبغ را به جای اصلی خود بازمی‌گرداند.

نزد آنها، اردویسور اناهید الهه ی آب است. آنها چنین عقیده دارند که او به فرمان اورمزد از آسمان باران، برف و تگرگ را فرو می باراند، استغفرالله العظیم.

سبب این که ایرانیان در نوروز غسل می کنند آن است که این روز نزد آنها به الهه ی آب تعلق دارد.

از این رو، مردم در این روز هنگام سپیده دم از خواب برمی خیزند و با آب قنات و حوض خود را می شویند و گاهی نیز آب جاری بر خود از راه تبرک و دفع آفات می ریزند. یعنی، تمام این عقاید، مغایر عقاید اسلام و یکتا پرستی بوده، انگیزه های شرک آمیز و ریشه آتش پرستی دارد.

تاریخ تصریح میکند که حتی روحانیون شیعی در زمان دولت صفوی ها عقاید نو روزی را مخالف اندوخته های مکتب اسلام دانسته در قطغن کردن آن پلان هائی داشته اند،

با نفوذ فقهای شیعی در زمان صفویان به دربار از اهمیت نمادهای ملی کاسته شد و فقاهت بر سمبل‌ها و نمادها چیره شد.

پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، گروهی از روحانیان شیعه به برداشتن مراسم و عقاید نوروزی و مخالفت با آیین‌های آن پرداختند، اما هنگامی که دلبستگی شدید مردم را به این جشن را به چشم دیدند، دم فروبستند.

کردها نیز این جشن را در فاصلهٔ میان ۱۸ تا ۲۱ مارس جشن می‌گیرند. بنظر کردها قیام کاوه آهنگر و پیروزی او بر ضحاک را جشن نوروز نامیده‌اند.

رسم افروختن آتش، از زمان‌های کهن در برخی مناطق علاقه‌مند به نوروز متداول شده‌است. در ایران، جمهوری آذربایجان و بخش‌هایی از افغانستان، این رسم به‌صورت روشن کردن آتش در شب آخرین چهارشنبه سال متداول است. این مراسم چهارشنبه‌سوری نام دارد.

این رسم از عقاید خیلی عمیق آتش پرستان است که به الهه ی آتش محبت و عبادات شان را با پریدن از بالای آن ابراز میدارند.

در کردستان در روز نوروز مراسم آتش نوروزی (به کردی ئاگر نه‌وروزی Agir Newrozî) انجام می‌شود. پریدن از روی آتش در ایام نوروز در ترکمنستان نیز رایج است.

همچنین رسم افروختن آتش در بامداد نوروز بر پشت بام‌ها در میان برخی از زرتشتیان (از جمله در برخی از روستاهای یزد در ایران) مرسوم است.

سفره‌های نوروزی یکی از آیین‌های مشترک در مراسم علاوه بر سفره های نوروزی که بنام هفت سین مشهور است ، سفره ی هفت شین در میان زرتشتیان، و سفره ی هفت میم در برخی نقاط واقع در استان فارس در ایران متداول است.

برخی روحانیون، پس از انقلاب ۱۳۵۷، سعی در زدودن نوروز از تقویم ایران کردند. ابوالقاسم خزعلی نیز گفت:

«امیدوارم عیدغدیر جای نوروز را بگیرد».

پیشتر از این نیز ابوحامد محمد غزالی در کیمیای سعادت نوشته بود:

«… اظهار شعار گبران حرام است بلکه نوروز و سده باید مندرس شود و کسی نام آن نبرد…».

تاریخ وابستگی مراسم نوروزی، سفره ی هفت سین، افروختن آتش و شمع را با عقاید آتش پرستان بیان میدارد، و رسوم و عنعنات منکر و ضد اسلامی که در مراسم بزرگداشت از نوروز برپا میشود، با عقاید مسلمان موحد و یکتا پرست همخوانی ندارد.

عزیزان گرانقدر!

لطفاً این مضامین خیلی مهم و حیاتی را با تمام خانواده، اقارب، دوستان، و همکاران تان شریک سازید، و در رشد فکری، عقیدتی، ایمانی و وجدانی همنوع تان اقلاً یک امر خیری را، مایه ی حصولِ صدقات جاریه ی تان سازید.


منابع:

۱- Boyce, “NOWRUZ i”, Iranica.

۲ـ دهخدا، لغتنامه

۳- آدینه، اسفندیار. «نوروز در نشیب و فراز تاریخ» بی‌بی‌سی فارسی، ۱۳۸۷. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی در ۰۹ ژوئن ۲۰۱۲.

۴- کیهانی‌زاده، نوروز پیدایش آن و….

۵- گرامی، هفته نامهٔ آساره

۶- Shahbazi، PERSEPOLIS.
۷- معین، جشن نوروز

۸- معین، جشن نوروز

۹- کیهانی‌زاده، نوروز پیدایش آن

۱۰- Shahbazi, Encyclopedia Iranica.

نمایش بیشتر

احمد جاوید عارفی

نویسنده: استاد احمد جاوید عارفی

‫6 دیدگاه ها

  1. بهترین تحقیق علمی که هیچ کسی در مقابل آن دلیلی ندارد. خدوند شما را خیر بدهد اعضای محترم المفلحون. مضامینی که نشر میکنید درهیچ جائی نخوانده ام. آفرین بشما برادران موحد و دینی ام،

  2. سلام. من سایت شما را مطالعه می کنم و اسلام عزیز را در آن روشن می بینم که فارغ از نژاد و فرقه است و در بسیاری امور از آن تبعیت کردم. ولی مطلبتان راجع به نوروز تطبیقی با رفتار واقعی ایرانی تباران که نوروز را جشن بهاری و سال نو می گیرند ندارد و همچنین شاهنامه را که یک کتاب راجع به گذشته پارسی زبانان است خوانده ام که نوروز در آن با آنچه شما نقل کردید متفاوت است. به این دلیل ها به نوشته های دیگرتان شک کردم هرچند با روح من سازگار بوده و تا حالا استفاده برده ام. به هرحال چون فکر می کنم شما خیرخواه همه مسلمانان باهر گذشته و نژادی هستید می گویم که نوروز و جشن شاید از نظر لغتی چیزی باشد که می گویید ولی در شاهنامه آنطور که گفتید معرفی نشده و امروزه جشن به معنی برگزاری مراسم شادی و خوشحالی است. جشن های ایرانی تبار هم مربوط به وضعیت طبیعت و در آغاز فصل هاست و ربطی به دین ندارد. شروع بهار حتی اگر آغاز سال رسمی نباشد به دلیل لطافت هوا گویی جشن و زندگی در همه طبیعت است و موافق طبع انسانی است و رسوم امروزی یعنی عیددیدنی رفتن و هدیه به بچه های فامیل دادن، گردش در طبیعن رفتن هیچکدام با بندگی خدا متفاوت نیست و سفره هفت سین هم دورهمی برکت خدا در شروع یک بهار است. البته زیاده روی در هر کاری خوب نیست و شاید زرتشتی ها رسم های دیگری داشته باشند که در جمع خودشان هست. البته من از همسایگان زرتشتی ام تا حالا آزار ندیدم و کلا درون گرا هستند. به هر حال بنظرم متنتان کمی تعصب غیر خدایی و دشمنی با ایرانی تباران را داشت. ببخشید زیاد و صریح نوشتم چون سایت شما را دوست داشتم و در راه بندگی خدا استفاده می کردم. امیدوارم مطالب دیگرتان اینطور نبوده وگر نه من دچار اشتباه شده ام. امیدوارم روزی مسلمانان دست از تکفیر هم بردارند و انرژی خود را برای کار خوب استفاده کنند.

    1. وعلیکم السلام و رحمت الله برادر عزیز
      نامه شما را مطالعه کردم
      شما مثال آوردید از شهنامه ،
      شهنامه کتاب است که سراسر تخیل است ، و داستان ها ی در آن مثل رستم و سحراب همه تخیلی هستند .
      شما چگونه یک کتاب تخیلی را با قرآن و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم مقایسه میکنید ؟
      زمانیکه قرآن نازل شد تمام کتب های دیگر منسوخ شد ، حتی کتب که در دست یهود و نصاری بودند

      و اینکه همسایه های خوبی دارید که آتش پرست هستند ، بلی من هم همسایه های دارم که نسرانی و بت پرست هستند و انسان های خوبی هستند ، اما ما مسلمان هستیم و باید از اعیاد خود جشن بگیریم .
      ما فقط 2 عید داریم و غیر از این نباید اعیادی دیگری را تجلیل کنیم
      و اسلام آمد و دین های دیگری را برداشت ، پس آتش پرستی هم باید برداشته شود
      و آتش پرستان که آتش را پرستش میکردند میگفتند خدای آتش
      شما در این مورد تحقیق کنید ، من چندین سال در این مورد تحقیق کرده بعدا این مضمون را نوشتم
      برای ما جایز نیست که مانند این مردمان روی آتش بپریم این طرف و آن طرف و بگویم که ما مسلمان هستیم ، مسلمان باید از شعایر اسلامی پیروی کند نه از شعایر بت پرستی
      امید است که موضوع را گرفته باشد
      جزاک الله خیرا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا

Adblock رو غیر فعال کنید

بخشی از درآمد سایت با تبلیغات تامین می شود لطفا با غیر فعال کردن ad blocker از ما حمایت کنید