مهلکاتموسیقی

موسیقی، از بدایه تا نهایه

بخش اول

موسیقی، از بدایه تا نهایه

سلام های گرم و نفیسِ فجریه ی بنده را از اعماق قلب بی غش و مُصلِح اش بپذیرید. دعا میکنم تا از سلامتی جسمی، معنوی و روانی برخوردار باشید.

موسیقی و غِنأ یکی از موارد بی نهایت مهمی در بحث های دعوتگران بوده، افکار افراد متعددی را با مُرَکّبی از تمایل نفسانی، احساسات، وجد، و گرایشِ جسمی، مغشوش و پریشان کرده است.

گرچه، در اینمورد مضمونی را سالیان قبل به رشته ی تحریر آورده بودم، ولی، بنابر مقتضای وقت، سرگرمی بیش از حدِّ نسل نوین به موسیقی، و ایجادِ فاصله ی وحشتناک میان افراد و دین، خواستم این مضمون را مفصل تر به رشته ی تحریر آورده، از آن کتابی را تهیه و خدمت برادران و خواهران مسلمانم تقدیم کنم.

هدف من در تحقیق و تحریر این مضمون، احكام و آثار، پيامدهای موسيقی در زندگی افراد و علت گرايش بعضی از انسانها به موسيقی و همچنين كيفيت تطبيق احكام دين با مسائل روزمره و رفع شبهات موجود آن می باشد، بطوريكه پس از شناخت آن بتوان به نتيجه ی قابل قبولی برای جواز يا رد غنا و موسيقی دست يافت.

مسأله ی موسيقی در اسلام از جمله مسائلی است كه با داشتن ريشه ی اصلی در قرآن کریم و احاديث مبارکه ، و در كتب فقهيه، تفسير قرآن کریم ، و حتی در كتب اخلاق مطرح بوده و اطراف آن بحث زياد شده است و همچنين در اين زمان كه عصر جستجوی علمی است و دانشمندان مايلند زير ذره‌بين علمی از اسرار علمی تمام مسائل آگاه شوند.

موسیقی در لغت، معنای آوازخواندن ونواختن ساز، آهنگی که موجدحِزن، و یانشاط ، ومحرِّکِ احساسات باشد، آمده است.

معنی موسيقی در لغت يونانی لحن است و لحن عبارت است از اجتماع نغم مختلفه كه آن را ترتيبی محدود باشد.

﴿موسيقاقيا﴾ عنوانی است كه يونانيانِ قدیم به ﴿فلكِ اعظم﴾ ميدادند و فن نغمه را بدان فلك نسبت داده و موسيقی گفته‌اند. ﴿استغفرالله من ذلک﴾!

از این تعریف موسیقی شاید نکته ای را حاصل کنید که با عقایدِ اسلام برخوردِ خیلی متضادی دارد، که ان شأالله در بخش های تفصیلی این مضمون، موضوع را خدمت شما عزیزان شرح خواهم داد.

از تعریف و معانی مختلفِ موسیقی و غنأ در لابلای کتبِ کهن و معاصر، تاریخ اسلام و تاریخ ادیان دیگر، درمی یابیم که:

«الموسيقيُ هو الغناء و الغناءُ هو الموسيقي» موسيقی همان غنا و غنا همان موسيقي است.پس هيچ تفاوتی بين آن دو نيست، ولی در اصطلاح يعنی موسيقی بر آهنگ اطلاق می ‌شود و غنا بر آواز. موسيقی، همان موزيک، آهنگ، خنيا، و رامشگری را گویند که ذریعه ی لحن و آلاتِ موسیقی، آواز خوان، دیگران را مشغول و سرگرمِ خودش سازد و لحظه های گرانبهای ﴿عصر﴾ و یا ﴿زمانه﴾ را از شوندگان بِدُزدد. برخلافِ حقیقت، طرفدارانِ موسیقی، این امر را هنر نامیده، آن را یکی از شعبه های علم ریاضی میدانند که این افکار، به جز از دساتیر، و افکارِ هواپرستان، چیزی بیش نیست.

ابن‌ اثير در مورد تعریف موسیقی میگوید:

«غنا عبارت از قشنگ و نازك كردن صوت است. هر كس صوتش را بالا ببرد و آن را پشت سر هم ادامه بدهد، پس اينگونه صوتش نزد عرب غناء حساب مي‌شود.»

این بود تعریفی از معانی دقیق و عمیقِ موسیقی، و حال موسیقی و موضع گیری علاقمندان، و مخالفین موسیقی در یک نگاه:

در طی سالهای اخير، در سطح مملکت، با جوانانی برمی خوریم كه يك وسيله ی موسيقی اعم از الكترونيكی يا زهی و …. را با خود حمل می ‌كنند و برای تعليم به آموزشگاه هايی كه با تبليغات گوناگون و متنوع خود هنرجويان موسيقی را برای يادگيریفرا می ‌خوانند، می ‌روند.

اين امر خیلی ها قابل تشویش، پژوهش و تحقیق است.

مگر چه اتفاق جديدی رخ داده است كه موسيقی پس از يك دوره ی ركود و وقفه، پس از دوره ی جهاد بر علیه قشون سرخِ غاصب، دوباره مورد توجه و عنايتِ قشر خاصی از مردم به ويژه نوجوان و جوان قرار گرفته است و سير صعودی خود را می ‌پيمايد؟

این خیلی مو راست کن است وقتی میبینیم، اشخاص مؤمن، پرهیزگار، ومجاهدصاحبانِ دیروز، و حتی عده ای از قاری صاحبانِ سرشناس، و جیدِ قرآن کریم، در جیب های شان محفظه ی الکترونیکی خوانندگان مَرد و زن را با خود حمل میکنند و گرایش وحشتناکی به موسیقی، غنأ، رقص و پایکوبی در نفس های شان دیده میشود.

حتی، بعضی از قاریانِ قرآن، آیات قرآن کریم، و مؤذنین، آذان را در مساجد، به ریتم و سجعِ موسیقی، تحویل میدهند.

آيا اين امر غيرطبيعی به نظر نمی ‌رسد؟

زيرا ما از همان دوران كودكی آموخته ایم كه اگر چيزی را الله سبحانه و تعالی منع كرده و انسانها را از به كارگيری و استعمال آن برحذر داشته است، به خیر، صلاح، فلاح و رستگاری خود انسانها است، تا از اين طريق در دنيا و آخرت آسيب بر آنان وارد نشود.

دانلود رایگان اپلیکیشن مفلحون
آيا اين توطئه ی جديدی از طرف دشمنان اسلام و اجانب نيست كه سعي نموده‌اند جوانان اين سرزمين را به مسيرهای غيرالهی سوق دهند؟!

و اگر چنين است از اين اعمال خود چه منافعی را دنبال می ‌كنند؟

با اين تصورات و سوالهای متعدد، تصميم گرفتم پيرامون غنا و موسيقی تحقيق نموده و اطلاعات خود را در جوانب اين موضوع افزايش دهيم، تا ناآگاهانه آب در آسيای دشمن نريخته و سخنگوی بيگانگان نباشيم.

نخست از همه، بایستی در مورد دو الفاظِ مختلفِ غنا و موسيقی بيشتر آشنا شويم زيرا اين دو چه بسا با هم مشتبه می شوند.

غنا صوت خاصی است كه از حنجره و حلقوم انسانی بيرون می ‌آيد و دارای زير و بم و مهيج و طرب‌آور و متناسب با وسائل لهو و باطل و مجالس عيش و رقص است، و نه هر صوت خوب و جاذب، گرچه اوصاف فوق در آن نباشد.

آلات طرب وسايل و ابزاری است كه به منظور لهو و لغو و برای مجالس رقص و غنا تهيه شده‌اند و انواع و ارقام اين ابزار در عصرهای سابق اندك و محدود بود.

بدين جهت در اغلب روايتهای باب، نام بربط و نای و مزمار مذكور است، ولی در اين زمان كه زمانه ی تمدن و ترقی بشر نماها است، انواع زيادی پيدا كرده است.

در مورد موسيقی بايد گفت که موسيقی اصوات و آهنگهایی است كه در روان آدمی تحريكاتی ايجاد كرده كه گاهی شخص از آن لذت می ‌برد و زمانی با آهنگی به غم و افسردگی دچار می ‌شود.

قرآن كريم به عنوان يگانه كتاب تحريف نشده ی آسمانی در تمام زمينه‌های فردی و اجتماعی حيات انسانها دارای برنامه‌های هماهنگ حيات‌بخش مي‌باشد.

اين كتاب زیبا، مقدس، بی نظیر، و انسان‌ساز در بعضی از آيات خود به مسأله ی موسيقی پرداخته است.

همچنين در اين زمينه هم روايات متعددی از ائمه ی کرام عليهم‌السلام بيان شده است.

علتِ انتخاب اين موضوع علاوه بر علاقه ی شخصی به آن، آشنايی با غنا و موسيقی از منظر اسلام، تاريخچه ی موسيقی و علت رشد روزافزون موسيقی در سطح جامعه و گرايش مردم، خصوصاً نسل جوان به سوی آن، بدون توجه به عواقب آن می ‌باشد.

موسيقي مبتذل واقعيتی است كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام به وجود آمده و انسانها تا به امروز با آن روبه‌رو هستند و خود را به عناوين مختلف پای ‌بند به آن می دانند به طوری كه همين غنا و موسيقی عاملی برای از هم پاشيدگی بعضی از خانواده‌ها و ور به انحطاط و سقوط كشيده شدن جوامع غيرمذهبی و حتی مذهبی شده است.

پس اين موضوع يك امر پيش پا افتاده نيست كه بتوان به راحتی از كنار آن گذر كرد بلكه از ضروريات هر جامعه‌ ای است، بايد در از بين بردن آن همه تلاش كنيم تا اين مسأله ی مخرّب كه باعث بيی عفتی و بی ‌دينی هر جامعه ‌ای است را نابود سازيم.

در مجموع ساختن، فروختن، خريدن، نواختن و شنيدن صدای اين آلات از نظر اسلام حرام و جزء گناهان كبيره است.

و اما كلمه ی موسيقی كه در برخی از كتابها يا سخنان علماء استعمال می شود لفظِ غيرعربی است و به معنی آهنگی است موجداند، و بانشاط و محركِ احساسات باشد.

پس در معنی اعم است از صوت انسانی كه غنا است و صدايی كه از آلات طرب حاصل می ‌شود.

در كتب تاریخی می ‌خوانيم كه ابليس مخترع موسيقی حرام است، وقتی حضرت آدم علیه السلام وفات كرد به مرگ او ابليس و قابيل خوشحال شدند و در زمين با هم اجتماع كرده و اين آلات طرب را برای اظهار سرور ساختند…،

و گفته شده هر كس طرفدار موسيقی باشد از پيروان آن شيطان بزرگ است.

پس امروزه با قرار گرفتن موسيقي در دست بی خردان و بندگان هوس كه سعی در اغفال مردم و ترويج فساد و بی ‌بندوباری را دارند، به طور مسلم آنان از پويندگان راه شيطان می‌باشند.

قرآن کریم در شش مورد، موضع را به موسيقی اختصاص داده است كه اين مواضع در سوره‌های لقمان، حج، فرقان، جمعه، نجم و اسراء میباشد که ان شأ الله در بخش بعدی به روشنی، کمک و مساعدتِ تفسیر ابن عباس، معتبر ترین تفسیر دوره ی صحابه ی کرام مفصلاً در این مورد شرح آیاتِ مذکور را خدمت شما عزیزان تقدیم خواهم کرد.

پس، با ما باشید و مطالعه ی این مضمون خیلی مهم و حیاتی را از این صفحه از دست ندهید!

جزاک الله وخیراً!

ادامـــه دارد…..

 

نمایش بیشتر

احمد جاوید عارفی

نویسنده: استاد احمد جاوید عارفی

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا

Adblock رو غیر فعال کنید

بخشی از درآمد سایت با تبلیغات تامین می شود لطفا با غیر فعال کردن ad blocker از ما حمایت کنید