روزه بر چه کسانی فرض است

اجماع علما بر اینست که روزه (ماه رمضان) بر هر شخص مسلمان عاقل، بالغ، سالم و مقیم فرض است البته زن باید از حیض و نفاس پاک باشد. [1]

اما فرض نبودن آن بر غیر عاقل بالغ به دلیل فرموده پیامبر(صلى الله عليه وسلم) است:

(رفع القلم عن ثلاثة: عن المجنون حتی یفیق، و عن النائم حتی یستیقظ، و عن الصبی حتی یحتلم)[2] «تکلیف از سه دسته برداشته شده است: از دیوانه تا هوشیار شود و از به خواب رفته تا بیدار شود و از کودک تا بالغ شود».

اما عدم وجوب آن بر بیمار مقیم به دلیل فرموده خداوند متعال است:

( فَمَن کَانَ مِنکُم مَرِیضاً أو عَلَی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِن أیَّاٍم أَخَر )       (بقره: 184)

«و کسانی از شما که بیمار یا مسافر بودند (و روزه نگرفتند، به اندازه آن روزها) چند روز دیگری را روزه گیرند».

اگر مریض و مسافر روزه گرفتند، روزه آنها صحیح است، چون روزه نگرفتن برای آنها اجازه و رخصت است و اگر به دستور ثابت خدا عمل کنند، بهتر است.

 

برای بیمار و مسافر روزه گرفتن بهتر است یا نگرفتن؟

اگر بیمار و مسافر با گرفتن روزه دچار مشقت نشوند، روزه گرفتن بهتر است و اگر دچارمشقت شوند بهتر آن است که روزه نگیرند:

از ابوسعید خدری(رض) روایت است: (کنا نغزو مع رسول اللهu فی رمضان، فمنا الصائم و منا المفطر، فلایجد الصائم علی المفطر و لا المفطر علی الصائم، و یرون أن من وجد قوة فصام فإن ذلک حسن، ویرون أن من وجد ضعفا فأفطر فإن ذلک حسن)[3] «با پیامبر(صلى الله عليه وسلم) در ماه رمضان به جنگ با کفار رفتیم بعضی از ما روزه بودند و بعضی دیگر روزه نبودند بدون اینکه از همدیگر ایراد بگیرند و معتقد بودند کسی که توانایی روزه دارد اگر روزه بگیرد بهتر است و کسی که توانایی روزه ندارد بهتر آن است که روزه نگیرد».

امام عدم وجوب روزه بر زنی که در حیض و نفاس است به دلیل حدیث ابوسعید(رض) از پیامبر(صلى الله عليه وسلم) است: (ألیس إذا حاضت لم تصل و لم تصم؟ فذلک نقصان دینها)[4] «آیا این طور نیست که زن وقتی در حیض می‌افتد نماز نمی‌خواند و روزه نمی‌گیرد؟ پس این نقصان دینش است» و اگر زن حائض و زنی که در نفاس است روزه بگیرند، روزه آنها صحیح نیست؛ چون یکی از شروط صحت روزه، پاکی از حیض و نفاس است و بر آنها قضا واجب است:

از عایشه روایت است: (کنا نحیض علی عهد رسول الله(صلى الله عليه وسلم) فنؤمر بقضاء الصوم و لانؤمر بقضاء الصلاة)[5] «ما در زمان پیامبر(صلى الله عليه وسلم) به حیض می‌افتادیم، به ما دستور داده می‌شد که تنها روزه را قضا کنیم نه نماز را».

آنچه بر پیرمرد و پیرزن و مریضی که امید بهبودیش نیست واجب است

اگر کسی به دلیل پیری یا امثال آن نتواند روزه بگیرد، می‌تواند روزه‌اش را بخورد ولی باید به ازای هر روز، مسکینی را غذا بدهد؛ به دلیل فرموده خداوند متعال:

( وَ عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فُدیَةٌ طَعَامُ مِسکِین )       (بقره: 184)

«و بر کسانی که توانایی انجام آن (روزه) را ندارند (همچون پیران ضعیف و بیماران همیشگی) لازم است کفاره بدهند و آن خوراک مسکینی است».

از عطاء روایت است: از ابن عباس شنیدم که این آیه را می‌خواند، و می‌گفت:

(لیست بمنسوخة، هو الشیخ الکبیر و المرأة الکبیرة لایستطیعان أن یصوما فلیطعمان مکان کل یوم مسکینا)[6] «این آیه منسوخ نیست، بلکه درباره پیرمرد و پیرزنی است که توانایی روزه گرفتن ندارند و باید به ازای هر روز مسکینی را غذا بدهند».

زن حامله و شیرده

اگر زنان حامله و شیرده توانایی روزه گرفتن را نداشته و یا از آسیب دیدن کودکشان بیم داشته باشند، می‌توانند روزه نگیرند ولی باید فدیه بدهند و لازم نیست روزه را قضا کنند:

از ابن عباس روایت است: (رخص للشیخ الکبیر و العجوز الکبیرة فی ذلک و هما یطیقان الصوم أن یفطرا إن شاءا، و یطعما کل یوم مسکینا، و لا قضاء علیهما، ثم نسخ ذلک فی هذا الآیه ) فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلِیَصُمهُ ( و ثبت للشیخ الکبیر و العجوز الکبیرة إذا کان لایطیقان الصوم و الجلی و المرضع إذا خافتا أفطرتا، و أطعمتا کل یوم مسیکنا)[7] «به پیرمرد و پیرزنی که توانایی روزه گرفتن را دارند اجازه داده شد تا اگر خواستند روزه نگیرند و به ازای هر روز، مسکینی را غذا بدهند و قضای روزه بر آنها لازم نیست؛ سپس این حکم با آیه ) فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلِیَصُمهُ ( نسخ شد ولی (آن حکم) برای پیرمرد و پیرزنی که توانایی روزه گرفتن را ندارند ثابت مانده است. هچنین زن حامله و شیرده‌ای که (بر حال خود یا بچه) بیم دارند می‌توانند روزه نگیرند و به ازای هر روز، یک مسکین را طعام دهند».

همچنین از ابن عباس روایت است: (إذا خافت الحامل علی نفسها، و المراضع علی ولدها فی رمضان قال: یفطران، و یطعمان مکان کل یوم مسکینا، ولایقضیان صوما)[8] «اگر زن حامله از ضرر به جان خود و زن شیرده از ضرر به کودکش بیم داشت، می‌توانند روزه رمضان را نگیرند و به جای هر روز مسکینی را طعام دهند و قضای روزه بر آنها لازم نیست».

از نافع روایت است: (کانت بنت لابن عمر تحت رجل من قریش، و کانت حاملا، فأصابها عطش فی رمضان، فأمرها ابن عمر أن تفطر و تطعم عنکل یوم مسکینا)[9] «یکی از دختران ابن عمر که همسر مردی قریشی و حامله بود، در ماه رمضان دچار تشنگی شد، ابن عمر به او دستور داد تا روزه‌اش را بخورد و به ازای هر روز، مسکینی را طعام دهد».

مقدار طعام واجب

از انس بن مالک روایت است: (أنه ضعف عن الصوم عاما فصنع جفنة ثرید و دعا ثلاثین مسکینا فأشبعهم)[10] «اوسالی دچار ضعف شد بطوریکه نتوانست روزه بگیرد، پس کاسه‌ای ترید گوشت درست کرد و سی مسکین را دعوت و آنها را سیر کرد».


[1]) فقه السنه (506/1) ط الریان.
[2]) صحیح : [ص. ج 3514]، ت (693/102/2).
[3]) صحیح : [ص. ت 574]، م (1116 – 69/787/2)، ت (708/108/2).
[4]) صحیح : [مختصر خ 951]، خ (1951/191/4).
[5]) صحیح : [ص. ت 630]، م (335/265/1)، د (259 و 260/444/1)، ت (784/141/2)، نس (191/4).
[6]) صحیح : [الإرواء 912]، خ (4505/179/8).
[7]) سند آن قوی است : هق (230/4).
[8]) صحیح : البانی در کتاب الإرواء (19/4) این حدیث را به طبری (2758) نسبت داده و گفته است : سند آن به شرط مسلم صحیح است.
[9]) سند آن صحیح است : [الإرواء 20/4]، قط (15/207/2).
[10]) سند آن صحیح است : [الإرواء 21/4]، قط (16/207/2).

دکمه بازگشت به بالا

Adblock رو غیر فعال کنید

بخشی از درآمد سایت با تبلیغات تامین می شود لطفا با غیر فعال کردن ad blocker از ما حمایت کنید